آفرینش برای خوشبختي :
بياييم صادقانه درمورد زندگی فکر کنیم. آیا وقتمان را صرف کارهای پرمعنایی میکنیم که باعث خوشبختی میشود یا بيشتر سرگرم کارهای بيهوده هستيم؟ اگر به آخر زندگی برسيم آیا حسرت كارهايي كه نكردهايم و آرزوهاي از دست رفتهمان را نخواهيم خورد؟ اگر تنها یک ماه از عمر ما باقی مانده باشد، چه چیزی را تغییر میدهيم؟
خوشبختی یعنی توجه کردن به هرلحظه زندگی و حضور محض در لحظه، یعنی فرصت حاضر را قدر دانستن و در زمان حال زیستن. برخی افراد، زمان حال خود را با فکر كردن به خاطرات گذشته یا روياهاي آینده تخريب میکنند. انسان سعادتمند فرزند زمان حال است؛ گرچه زندگی در زمان حال را به معنای نادیده گرفتن گذشته یا مهیا نشدن برای آینده تلقی نمیکند. او میداند برای خوشبخت شدن به دنیا آمده است؛ پس دراین مسیر، از هیچ تلاش و کوششی دریغ نمیورزد.
چنين نيست كه خداوند عدهای را خوشبخت آفریده باشد و عدهای دیگر را بدبخت؛ منتهی ما انسانها اسیر منفیبافی میشویم و خودمان را از نعمت خوشبختی محروم میگردانیم. خوشبختی، شادکامی و کامیابی، آرزوی دیرینه تمامی انسانها بوده است. همه ما محرومیت، درد، رنج، اندوه و مصیبت را پدیدههای تلخ زندگی میدانیم و با تلاش، در پی رفاه و آسایش بیشتر و به دست آوردن آنچه ميخواهيم، هستيم تا در نهايت خوشبختی و آرامش را در آغوش بگیریم.
پژوهشگران میگویند؛ «خوشبختی درواقع یک احساس خوب درونی است و میدانیم مرکز احساسات و عواطف در مغز ما قرار دارد. نظام فکری بد میتواند باعث احساس بد شود و برعکس افکار مثبت و سازنده به احساس خوب ميانجامد».
بی سبب نیست كه بسیاری از حکما گفتهاند: ((برای كسب خوشبختی باید آرزوها را کم کرد)). انديشمندان معتقدند: ((هـرچه لهیب آرزو بیشتر زبانه بکشد، آدمی بیشتر در رنج و عذاب میافتد، و هرچه شعله آرزو کم فروغتر باشد، از رنج و عذاب کاسته میگردد و انسان به آرامش- که مقدمه سعادت و خوشبختی است – نزدیکتر میشود)).