مصاحبه: نُقل تلخ محافل
این یادداشت افشین طباطبایی در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ در صفحه ۳ روزنامه نسل فردا به چاپ رسیده است.
نسل فردا جوک های جنسیتی را بررسی کرد
«دختره زنگ زده برای بلیت کنسرت، گفت: چنده؟ گفتم: ۴۰ تومانی، ۶۰ تومانی و ۷۰ تومانی. گفت: اینا چه فرقی دارند؟ گفتم: بستگی داره شما کجا بشینین! گفت: ما عباس آباد می شینیم! خدایا اینو اصلا شفا نده، بذار بهش بخندیم!!»
پیام هایی از این دست، روزمره ترین جوک هایی است که هر فردی که در یکی از گروه های اجتماعی عضو باشد، با آن مواجه می شود. سن، جنس، طبقه اجتماعی، قومیت و شغل و تحصیلات افراد، تأثیری در میزان دریافت این پیام های طنز جنسیتی ندارد؛ چرا که هرکس که به فراخور حال خویش در چند گروه و شبکه های اجتماعی عضو باشد، حداقل در یکی از گروه ها با این پیام ها رو به رو می شود. این روزها همه جا از جمع های دوستانه و اقوام گرفته تا پیامک های تلفنی و شبکه های اجتماعی، با انبوهی از این نوع جوک ها مواجه هستیم. نسل فردا در گفت و گو با افشین طباطبایی نویسنده و پژوهشگر اجتماعی، موضوع جوک های سکسیتی یا جنسیتی را مورد بررسی قرار داده است. متن این گفت و گو را از نظر می گذرانید.
افراد بنا به چه دلایلی به اینگونه جوک ها می خندند؟
افراد به دنبال شاد و مفرح بودن گاها دچار خطاهایی می شوند. متاسفانه یکی از مواردی که از دیرباز رواج داشته است و به عنوان ابزاری برای خندیدن استفاده می شود، ایجاد اختلاف میان دو جنس و شکاف انداختن میان زن و مرد است. به طوری که شاهد هستیم زمانی که مردها دور هم جمع می شوند و گروه تشکیل می دهند، با صحبت کردن علیه زنان سعی در ایجاد همبستگی میان یکدیگر و ایجاد تفنن و سرگرمی دارند و زن ها نیز به همین صورت موضوع مردان و جوک گفتن در مورد آنان را ابزاری برای با هم بودن بیشتر تلقی می کنند. از سوی دیگر گاه جوک گفتن و استفاده از زبان طنزآلود، ابزار بیان نقادانه تلقی می شود. افراد بسیاری مطالبی را که میخواهند به صورت گلایه و انتقاد از جنس مخالف خود بیان کنند، به صورت جوک در میآورند و در قالب های نرم تری بیان میکنند. این افراد متوجه نیستند که اینگونه بیانها خود نوعی خشونت علیه جنس مخالف تلقی میشود. اینگونه طنزهای جنسیتی در فضای مجازی و در برنامه های تلویزیونی سبب می شود که شکاف میان زن و مرد عمیق تر شود و افراد در برابر جنس مخالف خود سپر و گارد حفاظتی بگیرند و روابط میان دو جنس از حالت سالم و طبیعی خود خارج شود. در چنین شرایطی است که افراد دیگر به جنس مخالف خود اعتماد لازم را ندارند. عامل دیگر ناکامی ها و گره های ذهنی فرد نسبت به جنس مخالف است که سبب می شود برای غلبه بر این شرایط فرد از زبان طنز و جوک جهت غلبه بر هراس ناشی از این ناکامی ها بهره ببرد. فردی که از جنس مخالف خود آسیب دیده است، سعی می کند این آسیب دیدگی را با ساختن و بازتولید جوک های جنسیتی جبران کند.
گاهی در روند ساخت پیام های جنسیتی شاهد هستیم این زنان هستند که علیه زنان اقداماتی انجام می دهند و خود تولید کننده و بازتولید کننده پیام های سکسیتی و تبعیض آمیزند. به نظر شما به لحاظ ویژگیهای شخصیتی چه عواملی سبب می شود که زنان علیه زنان جوک بسازند و آن را دست مایه خنده قرار دهند؟
بله در برخی موارد این زنان هستند که اختلاف میان زن و مرد را تقویت می کنند. نمی توان این موضوع را انکار کرد. مادری که در تربیت خود فرودستی را به دخترش و فرادستی را به پسرش القا می کند. زنی که سازنده جوک های جنسیتی است یا اینگونه جوکها را در فضای مجازی اشاعه و ترویج میدهد… اینگونه افراد همان زنان ضد زن هستند. زنانی که علیه ویژگی های روانی و شخصیتی جنس خود تبلیغ می کنند. عدم آگاهی از اینکه چنین پیامهایی چه تاثیرات سویی می تواند در گسترش فرهنگ نامناسب جنسیتی داشته باشد، در این میان تاثیرگذار است. برخی از زنان هم به خودباوری لازم در ارتباط با قابلیت های جنسیت خود دست نیافتهاند و به صورت ذاتی زنان را موجوداتی وابسته و کم هوش تصور می کنند؛ بنابراین دلیلی برای مقاومت در برابر چنین جوک هایی نمی بینند. نکته دیگر، رسوم غلط اجتماعی و پایبندی کورکورانه نسبت به چنین رسومی است. متاسفانه بسیاری از افراد، توانایی لازم در برابر رسم های غلط اجتماعی که در اینجا بار جنسیتی هم دارد را ندارند و برای خوش آمد گروه دوستیشان و برای بودن بیشتر در یک گروه و به رسمیت شناخته شدنشان توسط اعضای آن گروه، در برابر چنین جوک هایی هیچگونه واکنش منفی نشان نمی دهند و با خندیدن های اعضای گروه به چنین جوک هایی همراهی میکنند. مردهایی که در گروه دوستی در برابر چنین جوکهایی واکنش منفی نشان می دهند، ممکن است از سوی سایر اعضا به «زن ذلیل بودن» و زن های واکنش دهنده نیز به «بی جنبه بودن» محکوم شوند. بنابراین ترس از چنین قضاوت هایی سبب شده است ما شاهد واکنش فرهنگی مطلوب در برابر چنین جوک هایی از جانب مردم نباشیم.
آیا می توان گفت عزت نفس پایین و فقدان احساس خودارزشمندی در یک زن سبب میشود که او جنسیت خود را مورد هجمه قرار دهد و به تحقیر جنسیت خود بپردازد؟
بله زمانی که فرد جایگاه خود را به خوبی در بین همجنسان خود پیدا نمی کند و زمانی که در زنانگی کردن خود فرد موفقی نبوده است، این امر می تواند سبب بروز چنین رفتارهایی شود. زنان آگاه و عمیق و تحصیلکرده در برابر چنین فضاهایی که در شبکههای مجازی جولان می یابد، با عدم ترویج و متوقف کردن انتشار اینگونه پیام ها مخالفت خود را نشان می دهند؛ چرا که برای جنسیت خود ارزش فراوانی قائلند. این زنان و مردان، ناآگاهند که شعور و آگاهی و شخصیت خود را قربانی لحظه ای نشاط و شادی بی محتوا می کنند و به تمسخر و تحقیر جنسیت خود یا جنس مخالف می پردازند. در نتیجه می توان به این نکته دست یافت که میزان شعور و آگاهی افراد در دامن زدن یا دامن نزدن به جوکهای جنسیتی در فضای مجازی موثر است.
اثرات مخرب این پیام ها در سبک زندگی و زندگی روزمره زنان و شخصیت آنان چیست؟
قطعا اینگونه پیام ها تاثیرات سوء و منفی زیادی روی زنان و روابط انسانی افراد در یک جامعه دارد. وقتی هر روز زنان با چنین پیام های اشتباهی که حاوی بار منفی جنسیتی است رو به رو می شوند، طبعا اینگونه پیام ها و محتوای مربوط به آن در وجودشان و در ناخودآگاهشان نهادینه می شود و حتی ممکن است به این باور برسند که آنها موجوداتی فرودست هستند. ملکه شدن ویژگی های منفی القا شده در ضمیر ناخودآگاه زنان باعث می شود که کل افراد جامعه از آن آسیب ببینند؛ چرا که زنان، مادرند و یک مادر با باورهای فرودستانه نمی تواند نسلی قوی تربیت کند. باید سعی کنیم از مردسالاری و زن سالاری در جامعه مان دست بکشیم و به لحاظ فرهنگی، جامعه را به سمت و سوی شایسته سالاری و انسان گرایی سوق دهیم و نه جنسیت گرایی منفی! افراد به چنین جوک های جنسیتی دامن می زنند؛ غافل از اینکه زن و مرد ناگزیر از زیستن و زندگی کردن در کنار یکدیگرند و زیستن در چنین شرایطی که افراد از ابزار توهین و تحقیر علیه یکدیگر استفاده می کنند، نمی تواند منجر به رشد و تعالی افراد شود. مسلما یک “دیگری” قابل اعتنا و قابل احترام میتواند سبب شود فرد تصویر بهتری از خود داشته باشد تا یک انسان ِ تحقیر شده! انسان ها در کنار افراد تحقیر شده نخواهد توانست سطح تعالی خود را رشد دهد. می توان گفت اربابان سرمایه بیشترین سود و منفعت را از وجود این شکاف میان زن و مرد می برند. وقتی خودپنداری و خودباوری زن مورد هدف قرار می گیرد، وقتی در چنین فضاهایی زن تحقیر میشود و هوش و ذکاوت او زیر سوال میرود ناخودآگاه چنین القا می شود که زن موجودی فرودست است که بایست از هر طریقی رضایت مرد که موجودی فرادست انگاشته می شود را جلب کند و سرنوشت او به وابستگی و پیوند هر چه بیشتر به مرد و قدرت او وابستگی دارد. در چنین شرایطی است که زن هر اقدامی انجام می دهد که ظاهر خود را مورد پسند مردان کند تا حمایت و توجه او را به خود جلب کند. در واقع می توان گفت جوک های سکسیتی و جنسیتی اعتماد به نفس در زنان ما را نشانه گرفته است و زنی که فاقد اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندی باشد، به جای پرداختن به رشد و عمق تفکر به توجه افراطی به ظواهر خواهد پرداخت.
پدیداری اینگونه پیام ها در فضای مجازی دست ما نیست، اما ادامه حیات آن دست ماست. چگونه می توانیم جلوی ادامه حیات این پیام های سخیف را در شبکه های اجتماعی و مجازی بگیریم؟
بهترین راهکار این است که ترویج اینگونه پیام ها را از طریق ارسال نکردن برای دوستانمان متوقف کنیم و مانع از ترویج بیش از پیش چنین پیام هایی شویم. اطرافیان ما زمانی که متوجه بشوند ما نسبت به ارسال اینگونه پیام ها نگرش مثبتی نداریم، قطعا از چنین راه و کانالی برای ایجاد ارتباط با ما استفاده نخواهند کرد. زمانی که فرد با شنیدن چنین پیامهایی یا خواندن آنها تحت تاثیر جمع قرار نمی گیرد و نمیخندد، در واقع به دیگران نشان می دهد که اینگونه جوک های جنسیتی کارکرد مثبتی در ایجاد نشاط برای او ندارد و این رفتار سبب می شود دیگران در ارسال چنین پیام هایی برای دوستانشان تجدید نظر کنند. این نوع برخورد البته نیاز به کمی شجاعت دارد؛ چرا که ممکن است سایر اعضا و دوستان چنین فردی را فردی عبوس و به اصطلاح ساز مخالف ارزیابی کنند و او را طرد کنند. بنابراین بهترین راه آگاه سازی افراد از تبعات منفی، گسترش چنین پیام هایی در جامعه و تاثیر آن در نگرش آنهاست.