اگر در زمینی واحد دو دانه بکاریم: یکی انجیر و دیگری نارنج بعد از چند سال مراقبت هر دو تبدیل به درختانی بزرگ شده و به بار می نشینند. یکی میوه ای شیرین و دیگری ترش میدهد. آیا ذات طبیعت در این میان دخیل هستند؟ البته که نه، مادر طبیعت بر اساس قوانین ثابت فقط کمک میکند که دانه خصوصیات نهفته در خود را آشکار کند.
دانه انجیر خصوصیتِ شیرینی را داراست و دانه نارنج ترشی را. پس اگر کسی درخت انجیر میخواهد باید دانه انجیر بکارد و اگر درخت نارنج هسته نارنج و الی آخر…
مشکل و جهل ما آدم ها آن است که در مزرعه ذهن خودمان موقع کاشت دانه به نوع آن بی توجهیم، دایم هسته نارنج میکاریم، اما وقتی درخت بزرگ شد و میوه داد یکباره آگاه میشویم که انجیر شیرین میخواسته ایم، پس مشغول گریه و زاری میشویم و به امیدی واهی برای انجیر دادن درخت نارنج ذهنمان دست به دعا برمیداریم، ولی این کارها ثمری ندارند.
هرچه ما قوانین طبیعت ذهن را زودتر بفهمیم و مطابق با آن زندگی کنیم، زودتر از بدبختی و رنج خلاص میشویم
بعضی وقتها در دایره بسته خیالات و توهمات منفی و بد، گرفتار میشویم و با وجودی که میدانیم آن افکار پوشالی اند، ولی بازهم توان رها شدن از دست شان را نداریم. افکارمنفی قدرت تخریبی زیادی دارند. میتوان آن را به یک گرداب عمیق و قوی و یا یک گردباد قدرتمند تشبیه کرد که در برابر هیچ کدام نمیتوان مقاومت نمود. اگر به دام و مرکز چرخه افکارمنفی و تخریبی بیفتیم، حالمان دگرگون میشود، و تا فروکش نشدن گردباد یا فرار از گرداب این وضعیت ذهنی ادامه دارد.
پس چه باید کرد؟
بهترین کار پیشگیری است، افکار منفی- منفی نگری- منفی بینی- خیالات منفی نیز شبیه بیماریهای عفونی و امراض واگیر؛ مسری اند و باید توسط واکسن های پیشگیری جلوی نفوذ ویروس آنها را گرفت.
اما چگونه؟
با گوش ندادن به حرفهای منفی، اجتناب کردن از آدمهای منفی بین، پرهیز از اجتماعاتی که منفی گویی و بدبینی و منفی نگری در آنجا رواج دارد و نُقل محفل است. به طورکلی دوری از همه عواملی که باعث میشود افکارمنفی در ما ریشه دواند، و برعکس توسل جُستن به عناصری که موجب مثبت اندیشی، مثبت بینی و مثبت نگری میگردند.
همانگونه که به خاطر حفظ سلامتي هر غذايي را مصرف نميكنيم و مواظب تندرستي خودمان هستيم، در مورد ذهن هم نبايد اجازه دهیم هر فكر و خيالي به آن وارد شود. سلامتی ذهن، قدرت ما را تحت تأثیر قرار میدهد. اگر افکار سُست و بی ارزش وارد ذهن شود، کارکرد ذهن ضعیف خواهد شد، اما اگر به موضوعات بزرگ و مثبت فکر کنیم، پیکره ذهنمان قوي میشود. همانگونه که افکارمنفی، بدبینی را در دل انسان نهادینه میسازد. بازگویی بیهوده شکست ها و بلاها، تصاویر منفی زیادی خلق و بازآفرینی کرده و انرژی درونی (کارمایه) خودمان و اطرافیان را تخریب میکند.
اگر از زندگیمان راضی نیستیم و میخواهیم آنرا تغییر دهیم، نخست باید افکار و باورهای منفی را از ذهن بیرون بریزیم؛ در حقیقت راز خوشبختی در خوش بینی؛ داشتن ذهنیت مثبت است؛ چرا که ما همانی هستیم که فکر میکنیم.
برگرفته از کتاب «یک نفس زندگی» نوشته افشین طباطبایی