در زمان حال تصمیم ها گرفته میشوند و هر تغییری امکان پذیر میگردد، زمان حال همواره میتواند زیباترین تجارب را برایمان رقم زند، ما ارباب لحظه های خویش هستیم، چون تنها دارایی است که در اختیار داریم. برای هرکُنش یک واکنش (انتقال انرژی) وجود دارد. هر عملی که در زمان حال انجام میدهیم میتواند آینده ما را تحت تاثیر قرار دهد. هنر استفاده از انرژی زمان حال، نوعی استعداد حیات و بقا است.
مساله این است که بیشتر ما انسان ها، بر اساس ندانم کاری یا کم تجربگی بعضی کارهایی که برایمان بهایی سنگین به دنبال دارد را بدون بررسی همه جوانب انجام میدهیم، غافل از اینکه واکنش برخی کنش ها مدتی بعد آشکار میشود. یعنی بازتاب بسیاری از اعمال، تصمیمات یا گفته های نسنجیده ما ممکن است عواقب و نتایج جبران ناپذیری داشته باشد که برای جبران آن شاید مجبور شویم چندین برابر اصل اولیه تلاش کنیم.
از طرفی دیگر بسیاری از کارهایی که باید امروز انجام دهیم و دنیا پتانسیل آن را برای ما فراهم کرده بی خود و بی جهت و به بهانه های واهی به فردا موکول میکنیم. درحقیقت واحد گذر زمان لحظه حال است. ما معمولا کارها را طوری انجام میدهیم که به آن عادت کرده ایم و اغلب درگیر روزمرگی و کارهایی میشویم که به مرور ذهن را به تنبلی وا میدارد. همهی ما دارای چرخههای انرژی و تمرکز به خصوصی هستیم.
از طرفی وقت آن قدر ارزشمند است که خداوند به آن سوگند یاد کرده است. اما متاسفانه بیشتر مردم به خاطر عدم مدیریت زمان از کمبود وقت شکایت دارند. گویا کمبود زمان، مسوول تمام گرفتاری های ماست. اینکه گفته اند فرصتها به دست آمدنی نیست بلکه به دست آوردنی است، کلامی درست است، یعنی خلاقیت برخی افراد در مدیریت زمان باعث میشود که بتوانند گوهر وقت را به چنگ آورند.
عادات ذهنی جدید در زمان حال رشد میکنند و مرکز قدرت ما هم در زمان حال است. بذرهای زندگی را برای خلق تجربه های جدید در زمان حال میکاریم. آینده به موقع میرسد. آرزوها، امیدها، نگرانی ها عادیترین و خطرناکترین موضوعات برای تخریب و انهدام لحظه های زمان حال به شمار میآیند.
باید توجه کنیم که زمان در حال گذر و از میان رفتنی است. نمیتوان آن را پس انداز کرد، فقط با داشتن هدف و برنامه منظم میتوان با زمان داد و ستدی عادلانه داشت و زمان را با حفظ کیفیت و کمیتی درخور به زنجیر کشید. ما در ظرف زمان به تلاش، تحصیل، مطالعه، تجربه اندوزی و خودسازی میپردازیم. گذشته محمل تجارب است، حال منزلگاه تصمیم گیری و آینده سکوی رشد و ارتقا.
انسان با تجزیه و تحلیل رویدادهای گذشته به برنامه ریزی زمان پرداخته و آینده را رقم میزند و این مهم میسر نمیشود مگر با اصول صحیح مدیرت زمان. مدیریت زمان که در واقع همان برنامه ریزی است به معنای تسلط و مهار فرصت ها و جهت دادن به فعالیت ها است. مدیریت زمان، موضوعی است که اغلب افراد به ویژه مدیران با آن درگیرند. بسیاری از گرفتاری های جامعه امروز ما حاصل عدم مدیریت زمان و استفاده صحیح از انرژی لحظه ی حال توسط مدیران وقت است.
یک تصمیم غلط، یک دستور نابه جا، یک سخنرانی بی ربط و امثالهم قطار تحت فرمانشان را به مسیر اشتباه هدایت میکند، در واقع عدم مدیریت زمان حاکی از ضعف برنامه ریزی است، یعنی نوعی تعلل در کارها و امور. تعیین اهداف اصلی، حفظ تعادل در مسیر اهداف، مهندسی امور، اهمیت دادن به نتایج پایانی، سعی در شکستن رکوردها است. تمرکز و پایبندی به برنامه و اصول، درگیر جزییات نشدن، حذف کارهای کم ارزش، همه زمان کاری را معطوف کار کردن و امثالهم از اسرار مدیران موفق است.
درحقیقت مدیریت زمان نوعی بهره وری از زمان است. برای دستیابی به مدیریت زمان نیاز به برنامه ریزی های آگاهانه و منطقی کاری داریم. چند نقطه کلیدی که بیشترین تاثیر را روی کل زمان دارد پیدا کرده و با چند تغییر کوچک از زمان استفاده بهینه کنید. بعد از آن برای انجام مرجله به مرحله برنامه نیاز به سوخت دارید. سوخت مورد نیاز انگیزه درونیمان میباشد.
کاملا موتفقم جناب دکتر.