اجتماعی

علت اصلی مشکلات

علت اصلی مشکلات - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

علت اصلی مشکلات

علت اصلی بسیاری از مشکلات و گرفتاری‌های قضایی پیش ­آمده برای مردم، خودشان هستند و هیچ ربطی به دیگران ندارد. گستاخی، ندانم­ کاری، بلندپروازی، طمع، منیت و خیلی چیزهای دیگر ما را به برزخ رویارویی با دیگران و این­که حق مسلم با ماست می­‌کشاند؛ آوردگاهی که بیش­تر مواقع بیرون­ آمدن از آن به‌سادگی امکان­پذیر نیست و حتا ممکن است به قیمت نیستی­ مان تمام شود.

مطالعات جامعه­ شناسان نشان داده بیشتر قریب به اتفاق مشکلات انسان به دست خود او برای خودش رقم می­خورد یعنی حاصل بی‌خردی است، درنتیجه برای حل و رفع آن­‌ها صرفا باید به خرد و پتانسیل ذاتی آن تکیه کنیم.

ما در دنیایی واقعی زندگی می‌كنیم، دنیایی مملو از مشكلات و سختی‌ها؛ كه روزانه با آن­‌ها مواجه می‌شویم، مشكلاتی که واقعیت‌های تلخی هستند، بر كیفیت زندگی ما اثر می­‌گذارند و نمی­‌توان از آن­ها گریخت. یکی از مهمترین ویژگی‌های دنیا، وجود سختی‌ها است که سد راه اهداف ما می‌باشند. به‌طور معمول در زندگی رنج‌ها و سختی‌های ثابت و متغیری برای ما تعریف شده، مثل: پیری، بیماری، غربت،  هجران، مرگ عزیزان و امثالهم.

برخی اوقات سختی‌هایی که با آن­ها دسته و پنجه نرم می‌کنیم از ذهن خودمان شکل می­گیرند. یعنی ساخته و پرداخته­ پیش­نویس‌های ذهنی ما هستند، به­‌عنوان مثال اگر از هوای بد متنفر باشیم در یک روز بارانی تمام مدت مشغول ستیزی پنهانی با خود و دنیای پیرامون خواهیم بود، درحالی که کسانی دیگر از قدم زدن زیر باران ممکن است لذت ببرند، یا ساعت‌ها به تماشای آن بنشینند و چای بنوشند.

برخی مشکلات و سختی‌­های زندگی هم ذره ­ذره جمع می‌شوند، اتفاقی پشت اتفاق دیگر، مثل قطره‌های آب که  به مرور زمان سنگی را سوراخ می‌کنند. مثل کسانی که ورشکسته می‌شوند، یا زندگی زناشویی‌شان به طلاق می­رسد. این حوادث ناگهانی که رخ نمی­دهد قدم به قدم شکل ­می‌گیرد و بعد وقتی کار ازکار گذشت مردم از خود می‌پرسند: مشکل کجا بود؟

بیش­تر مواقع در برخورد با مشکلات پیش­ آمده دنبال این هستیم که کس دیگری آن را برای­مان حل کند. نمی‌­شود گفت همه این گونه­‌اند ولی حسی درونی و ناپیدا، قلقلک‌مان می­دهد. این احساس به دوران کودکی بازمی­گردد هنگامی که دچار مشکلی می­‌شدیم اغلب پدر و مادر به دادمان می­رسیدند و آن را حل می­کردند. و حالا با بالا رفتن سن هنوز همان حس، جایی درون­مان، در گوشه­ دلمان وجود دارد، یعنی منتظریم کسی به کمک­‌مان بیاید. هر انسانی از داشتن پدر و مادری قدرتمند (در هر زمینه‌­ای) که حمایتگر و حلال مشکلات باشند، احساس آرامش و امنیت می­کند (برای همین همواره در کنار مادر حتا اگر خیلی پیر باشد احساس خوبی به انسان دست می­دهد، چون آن حس درونی در ناخودآگاه پا می­گیرد).

دانش به همراه شعور و بینش ­ارزش دارد. دانشي كه بار عملي براي ما نداشته باشد به درد نمي­‌خورد؛ در این میان آگاهی شرط اساسی و لازم است. بسیاری از مشکلات که با آن دست به­ گریبان هستیم (به ­دست خودمان یا کسی دیگر به ­­وجود آمده؛ از کرات آسمانی که نیامده‌­اند) یعنی (چه سهوی، چه عمدی) حاصل عملکرد خود ماست. پس هر چیزی ­که دست­­اورد انسان باشد، با عقل ما نیز قابل حل و فصل است.

باید با تدبیر، دردسرهایی که برای­مان درست شده‌­اند را رفع كنيم. نباید منتظر نشست تا کسی از راه برسد و ما را نجات دهد. خودمان می­توانیم راه برون رفت از بحران را بیابیم (منظور جنگ و جدال نیست؛ بلکه یافتن راه­‌حلی خردمند­انه و عاقلانه است تا با زیرکی و هوشمندی آن­ها را از دایره­ مشکلات­ حذف کنیم). هیچ مشکلی بدون راه ­حل نیست، الا مرگ؛ اگر منشا مشکلات و گرفتاری‌ها دیگران می­دانیم، با خرد و اندیشه و بهره‌گیری از هوش و فراست خود می‌توانیم تلاش‌های آن­ها را خنثی کنیم.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید