شکر نعمت :
سپاسگزاری همان تشکر کردن و حقشناس بودن است که به ما احساس آرامش ميدهد. این حس مسوولیت و سپاس چه در برابر پروردگار، چه پدر و مادر، استاد و بزرگترها باشد، چه شکر آن نفسی که میکشیم و دَمی که بر میآوریم، فرقی ندارد؛ تشکر کردن یعنی رضايت قلبي از امر پيش آمده، يا آنچه كه داريم.
شکرکردن و سپاسگزار بودن کار سختی نیست. ما بدون وجود اطرافیانمان هیچ چیزی نیستم. اگر فکر کنیم هركاري را خودمان انجام دادهايم و کس دیگری تا به حال برای ما قدمي برنداشته است، سخت در اشتباهیم و در اصل چشممان را بستهایم. اگر برای دیگران کاری انجام میدهیم توقع سپاسگزاری و قدرشناسی نداشته باشیم. هدف را اول رضایت خدا و دوم احساس خشنودی خاطر خود در نظر بگیریم که به دلیل فداكاري و كمك، به ما دست میدهد.
نمیتوانیم شکرگزار باشیم؛ چون به طوركلي درک نکردهایم که زندگی چه چيزهايي به ما داده است یا چه چیزهای با ارزشی داریم؟ این سوالها و نمونههای مشابه آن در ذهن تک تک ما به صورت نهفته یا آشکار وجود دارد و متأسفانه هنگامی که به غُُرغُر کردن مشغولیم، قدر موهبتهایی که زندگی به ما داده یا برای ما آماده ساخته را نمیفهمیم؛ تنها به نداشتههايمان میاندیشيم و احساس کمبود، نداری و عجز میکنیم.
گاهی متوجه نیستیم که چه چیزهایی داریم؛ پس باید کمی وقت بگذاريم و به بررسی، نگرش و مطالعه همه جانبه زندگی خود بپردازیم؛ بعد از آن که فهمیدیم از چه ویژگیها و نعمتهایی در تمام موقعیتهای زندگی برخوردار بودهایم، ارزش تمام زحماتی که دیگران برایمان کشیدهاند را درك میكنیم. عمیق شدن در زندگی باعث میشود تا بفهمیم چه اندازه زندگی ما توسط محبتهای دیگران پربارتر شده است.
دیگران باید بدانند که چقدر سپاسگزار آنها هستیم. بعضی اوقات قدردان کسی هستيم که کاری برای ما انجام داده است، اما از گفتن آن ابا میکنیم؛ در صورتی که میتوانیم با رفتار خود به او نشان دهيم تا بداند ارزش محبتی که در حقمان کرده است، را میفهمیم، باید تشکر کردن را یاد بگیریم؛ حتا برای کار کوچکی که کسی برای ما انجام میدهد.
«كسی که مدیونش هستید، نباید برای شما فردی عادی در میان دیگران باقی بماند؛ بلکه باید شخص ویژه ای بشود؛ مانند چیزی که مقدس است». (آلبرات شوایتزر- پزشك بشردوست برنده جايزه نوبل)
قدرشناسی و سپاس يعنی برای حمایتهاي زیادی که از ما ميشود، چشمانمان باز است؛ به این روش شادي بيشتري در زندگی خواهيم داشت. صبح كه از خواب برمیخیزیم، اگر به خاطر زندگی، خانواده، خانه، دوستان، صبحانه، سلامتي و روز تازه از خدا تشكر كنيم و روزهای بعد از آن هم به همین گونه شکرگزار باشیم، انصافاً آیا صفا و آرامش بیشتری نخواهیم یافت؟
تشکركردن از خدا (شكر) موجب آرامش انسان میشود. هر بار که میگوییم « خدایا شکرت»، درحقیقت خاطر نشان میسازیم که آن چه دارم را میپذیرم و آنچه که باید را یاد ميگیرم. منشأ آرامش ذهن، تمرکز بر موهبتهایی است که از آنها بهرهمند شدهایم، نه آنچه نصیبمان نشده است.
اگر به دنبال آرامش واقعی ذهن هستیم باید حس سپاسگزاری داشته باشیم و نکته اصلی این است که هر صبح شکرگزار از خواب برخیزیم. اگر منتظر بهتر شدن اوضاع زندگي هستيم، مطمئن باشیم هرگز اینگونه نخواهد شد؛ مگر خودمان تلاش كنيم. زندگی ما همینی است که در این لحظه جاری است و وجود دارد و امروز همان فردایی بود که دیروز به فکرش بودیم و برای آن نقشه میکشیدیم
به سه خصوصیت خوب همسرتان و هم چنين سه كار مثبتی که او در یک سال گذشته برایتان انجام داده است، فكركنيد؛ همین فکر را در مورد پدر، مادر و فرزندان نیز انجام دهید. مطمئنم آنقدر جنبههاي خوب و مثبت در آنان پيدا خواهيد كرد، كه خودتان هم متعجب میشويد. معمولا با غريبهها مودبيم، اما در خانه با آنها كه دوستشان داريم، تند و بد حرف ميزنيم. با غريبهها مهرباني ميكنيم، ولي با نزديكانمان پرخاش. يادمان ميرود، در مواقع سختي و غم همين كساني كه با آنها تندخويي و بدرفتاري كردهايم به داد ما ميرسند و در كنارمان ميمانند و بيش از ديگران كمكمان ميكنند.
به دو موقعیت در زندگیات فکر کن که گويي ناگهان در آسمان باز شد، رحمت الهی به رویت باریدن گرفت و فرشتهها برایت معجزه کردند… هان؟… یادت آمد؟… يادت هست از خوشحالي میخواستی پرواز کني؟… فقط گفتی خدایا شکرت؟… ولی تو وظیفه داری به دور و بریهای خودت، به کسانی که دوستت دارند؛ به تو عشق میورزند و مواظب تو هستند، توجه كني و از آنها قدردانی و تشكر نمايی. خدای بزرگ منتظر است تا ببیند تو چقدر به بندههای دیگرش که اسباب راحتی و آسایش تو را فراهم ميکنند، احترام میگذاری و چه اندازه به آنها محبت میکنی. به اطرافت نگاه کن؛ ببین از چه کسانی باید تشکر کنی. تا دیر نشده لبخند بزن؛ فرشتههای الهی چشم به راهاند تا دوباره برایت معجزهای فراهم کنند.
لبخندبزن، تشكركن، محبت كن