سازوکارهای ناکارآمد
نمیتوانیم مثل زمان پدریزرگها و مادربزرگهامان زندگی کنیم، یا از شریک زندگی خود انتظاری مشابه داشته باشیم. سازوکارهای پنجاه سال پیش در روابط زناشویی امروزه ناکارآمد است، یعنی فرمولها و مدل فکری قدیمیها دیگر قدرت چندانی برای شکلدهی به رابطه متقابل زن و مرد ندارند. دلایل متعددی برای این امر وجود دارد؛ پیشرفتهای تکنولوژی موجب بالارفتن؛ حجم اطلاعات، سواد، آگاهی، دانش، شناخت، شعور و … افراد (چه دختر و چه پسر) شده است.
در جامعه ما که در حال گذر از سنت به مدرنیته است، گاها نقش زنان و مردان جابجا میشود. زنانی هستند که شغلی مهم و پُردرآمد داشته، ولی شوهرانشان در مراتبی بسیار پایینتر قرار دارند. مشکل وقتی آغاز میشود که به خاطر موقعیت برتر اجتماعی؛ سرزنش و سرکوفتهای تخریبی ورد زبان یکی از طرفین شود. خشم و انتقاد اعتماد به نفس را تضعیف و روابط را سُست میکند.
نکته قابل ذکر مهم اینکه؛ با ابزارهای امروزی و افکار دیروزی نمیتوان زندگی زناشویی موفقی داشت. یعنی برخی اوقات رفتاری مُدرن داریم و پارهای اوقات (بسته به منافع) رفتار سُنتی. رفتار پُست مدرن در روابط انسانی کارایی چندانی ندارد.
نباید اجازه دهیم که اختلاف آرا تبدیل به تعارض منافع و کینه جویی شود. چون خانواده یک گروه اجتماعی است و در آماده سازی و تربیت انسان (فرزندان) و تحویل آنان به جامعه و برآوردن برخی نیازهای بنیادی انسان مسولیت دارد، در نتیجه توجه به عدم پاگیری عناصر ستیزه و درگیری و نفرت و کینه موضوعی کلیدی میباشد.