زیربنای چارچوبهای ذهنی:
همه ما به موضوعاتی توجه میکنیم که برای ما مهم و ارزشمند هستند. ممکن است چیزهایی را ببینیم و به یاد بیاوریم که برای دیگران مهم نباشند. اگر از پشت عینکی سبز به جهان نگاه کنیم، احتمالاً هر چیزی که میبینیم، ته مایه ای از رنگ سبز دارد، (عینک رنگی، استعاره ای برای دیدگاه ما نسبت به خودمان و جهان است).
در شیوه نگرش اغلب مردم جهت گیریهای خاصی وجود دارد. به عنوان مثال؛ برخی افراد به شدت از شکست و اشتباه می ترسند و تمام هم و غم خود را برای گریز از آن صرف میکنند. چنین افرادی مدام نگرانند تا مبادا اشتباه کنند. کودکان به کمک فعالیت هایی، مثل بازی به کنش و واکنش متقابل با محیط و کسب یک سری تجربه هایی مشغولند که منجر به سازگاری بین او و دنیای پیرامونش میشود. بر این اساس ما تجارب، خاطرات، وقایع و شناخت خود از زندگی را کامل کرده و میتوانیم اطلاعات جدید را تفسیر و حل کنیم.
پس طرح مجموعه ای از خاطرات، هیجان ها، احساسات و شناخت ها که بر محور درون مایه های دوران کودکی نظیر، رهاشدگی، بدرفتاری، تجارب بد، غفلت یا طرد، ناکامی در ارضای نیازها میچرخند.تجارب دوران کودکی: ریشه تحولی طرح وارههای ناسازگار اولیه در تجارب ناگوار دوران کودکی نهفته است این حالت وقتی اتفاق میافتد که کودک تجارب ناخوشایندی را تجربه کند در چنین وضعیتی کودک آسیب میبیند یا قربانی میشود (طرح واره آسیب پذیری نسبت به ضرر در او شکل میگیرد ) فرد در سنین بالاتر ترس افراطی فاجعه نزدیک را احساس میکند که هر لحظه احتمال وقوع آن وجود دارد و این که فرد نمیتواند از آن جلوگیری کند؛ مانند ترس از حوادث پزشکی، حمله قلبی، ابتلا به ایدز، ترس از وقایع هیجانی مانند دیوانه شدن ترس از سوانح محیطی، سیل، زلزله.
گاهی ممکن است طرح وارهها به دلیل ارضا نشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی بهوجود آیند ما معتقدیم انسانها پنج نیاز هیجانی اساسی دارند
۱- دلبستگی ایمن به دیگران(شامل نیاز به امنیت ثبات، محبت و پذیرش)
۲- خودگردانی، کفایت، هویت
۳- آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم
۴- خودانگیختگی و تفریح
۵- محدودیتهای واقع بینانه و خویشتن داری اگر کودک در ارضای این نیازهای اساسی دچار ناکامی شود باعث شکلگیری طرح واره در این حوزه میشود مانند طرح واره بیاعتمادی/ بدرفتاری؛ انتظار اینکه دیگران به انسان ضربه می زنند و بدرفتارند، انسان را سرافکنده میکنند ، دروغ می گویند و دغل کار و سودجو هستند چنین انتظاری باعث می شود فرد وقایع پیرامون را به گونهای خاص ادراک کند؛ آسیبی که به فرد وارد نمودهاند، عمدی بوده و یا این که در نتیجه بی مبالاتی و غفلت مفرط پدید آمده است همچنین ممکن است طرح وارههای متفاوت دیگری در ذهن، شکل بگیرد، مانند، طرد، نقص، بیکفایتی، رهاشدگی، درماندگی، محدودیت هیجانی.
طرح وارههای منفی ممکن است در طی تعامل با والدین ، دوستان، خواهر و برادر و همسرمان یاد بگیریم ممکن است در شما این احساس را به وجود آوردهاندکه آدم خوبی نیستید. ممکن است به شما گفته باشند خیلی چاق و زشت هستید یا شما را با بچههایی مقایسه کردهاند که کارشان را بهتر از شما انجام میدادند (در شما طرح واره ناقص بودن را شکل دهند) در این صورت شما احساس میکنید انسانی ناقص، نامطلوب، بدو حقیر و بیارزش هستید و احساس کنید در نظر افراد مهم زندگی فردی منفور و زشت به حساب میآئید
یکی از مفاهیم جدی و بنیادی در حوزه روان درمانی این است که طرح وارههای منفی منشاء اصلی مشکلات منش شناختی، اختلالات شخصیت، اختلالات مزمن روانی در محور چهارمین مجموعه معیار تشخیص اختلالات روانی است این طرح واره ها در اوایل زندگی شکل میگیرند و به حرکت خود ادامه میدهند و خودشان را به تجارب بعدی تحمیل میکنند (تغییر نمیکنند حتی اگر هیچ گونه کاربردی نداشته باشند این همان چیزی است که به عنوان “هماهنگی شناختی” از آن یاد می شود یعنی «حفظ دیدگاهی با ثبات درباره یخود و جهان» حتی اگر این دیدگاه نادرست یا تحریف شده باشد با این تعریف کلی طرح واره میتواند مثبت یا منفی و همچنین می تواند در اوایل زندگی یا در مسیر بعد زندگی شکل بگیرد