روزنامه: نابسامانی در خانواده
این یادداشت افشین طباطبایی در تاریخ سوم خرداد ۱۳۹۵ در صفحه ۱۱ روزنامه آفتاب به چاپ رسیده است.
خانواده مکانی برای تربیت و پرورش انسان است، که تنها درصورت وجود سلامت روحی و روانی زن و مرد میتواند انسانهایی
پاک و سالم تحویل اجتماع داده و به این ترتیب مدعی ادای وظیفه اساسی خود شود. شکل گیری یک خانواده مستحکم و سالم علاوه بر انتخاب مناسب و آگاهانه همسر هنگام ازدواج، نیازمند به دست آوردن علم و دانش لازم و کافی جهت شروع زندگی مشترک برای طرفین میباشد، این مهم نه تنها باید از طرف دولت حمایت شود، بلکه خود زوجین و خانوادهها هم قبل از ازدواج اقدام به مراجعه به مراکز مشاوره، مشورت با افراد آگاه و بزرگتر نمایند، تا در آینده به صرف یکسری جهالتهای اولیه، روابط شان تیره و کانون خانواده از هم گسسته نشود.
افزایش طلاق در سالهای اخیر به عنوان یک معضل و مسئله بغرنج اجتماعی توجه بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان را به خود جلب کرده است. همانطور که خانواده میتواند در مهار انحرافات اجتماعی نقش موثری داشته باشد، نابسامانی و بحرانی بودن کانون خانواده هم در بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی نقشی اساسی و تاثیرگذار خواهد داشت. کارشناسان معتقدند که بزهکاری (در ابعاد مختلف) از خانوادههای نابسامان، از هم پاشیده و طلاق گرفته برخاسته است.
همینطور اعتیاد و بیکاری همسران که بیشترین دلایل ارائه دادخواست طلاق توسط زنان به دادگاهها است. اگرچه برخی از آنها با صلح و سازش حل میشود اما در اکثر موارد به علت عدم رفع و حل مشکل اصلی به طلاق میانجامد. اکثر افراد مراجعه کننده به دادگاهها راههای صلح و سازش را قبلا طی کردهاند و چون نتیجه نگرفتهاند و میخواهند از فشار استرس و ناامنی روانی رها شوند دیگر تمایلی به ادامه زندگی مشترک ندارند و بیشتر به جدایی فکر میکنند. البته گفتن یک نکته ضروری است که در اکثر اختلافات بین زوجین، زنان به علت وابستگی به فرزندان و خانواده خود تمایل کمتری به طلاق دارند و تا جای ممکن حاضرند سختیها را تحمل کنند، بسیاری از مشکلات را بپذیرند و به زندگی خود ادامه دهند.
توجه ویژه به سلامت نهاد خانواده امر اجتناب ناپذیری است. در صورت کم توجهی به این نهاد کوچک و سُستی بنیان آن، ریشه بسیاری از آسیبهای اجتماعی بزرگ در متن خانواده شکل خواهد گرفت. فرار کودکان، تعارض شخصیتی، افت تحصیلی، بزهکاری، و انحرافات اخلاقی برخی معضلات ناشی از ناتوانی در برقراری ارتباط سالم درون خانوادگی است، به همین دلیل توانمند ساختن خانوادههای نیازمند، چه از جنبه مادی چه آگاهی و آموزش بسیار مهم و ضروری است.
خودمان با دست خود آداب و رسوم اشتباه را در ازدواج رواج دادهایم، که چندان سنخیت و همخوانی با ادبیات روابط انسانی در دنیای امروز و نیاز انسانها ندارد، به گونهای که برخی از این آداب و رسوم همانند زنجیرهایی دست و پای خانوادهها و دختران و پسران را در امر ازدواج بسته است و نمیتوانند از آن رهایی یابند. اگر دختر و پسر شناخت کافی و لازم از یکدیگر نداشته باشند و نتوانند در کنار هم خلاهای روحی خود را پر کنند، قطعا دچار اختلاف نظر و مشکلات زیادی در آینده خواهند شد.خانواده به عنوان یک نهاد محسوب میشود که دوام آن سبب دوام جامعه میگردد. به نظر بیشتر پژوهشگران خانواده به مثابه تنها مامن باقی مانده ثبات اجتماعی است. ازاین رو وظیفه همه آحاد جامعه است که نسبت به بازسازی، قوام و تقویت بخشیدن ساختار خانواده و ارتقاء مناسبات خصوصی انسانها تلاش کنند. بدین معنا، هرگونه اصلاح جامعه باید از خانواده آغاز شود، زیرا در روند تکامل بخشیدن پایدار به مناسبات جامعه همواره خانواده پیشتاز است.