خوی مثبتاندیشی :
آگاهی و درک ما درباره هر واقعه و چگونگی برخورد با آن تعیین کننده نوع نگاه ماست. اگر با عینک بدبینی، سوظن و سرزنش با دنیا روبرو شویم، آدمی منفینگر هستیم، اما در صورتی که پاسخمان به وقایع زندگی با خوشبینی، شور و شوق و اطمینان و اعتماد باشد، حلقهای از مثبتگرایی ایجاد میشود که باعث تولید انرژی شده و اعتماد دیگران را در ما میپروراند.
خوشبینی و تفکر سازنده میتواند زندگی ما را به طرز چشمگیری تغییر دهد، ولی در عین حال اگر قرار باشد خودمان را مجبور کنیم به سبک خاصی بیاندیشم و مدام در یک چارچوب اجباری مثبتاندیشی باشیم، چندان موثر واقع نمیشود، درحالی که با روشهای سادهتر میتوانیم الگوی ذهنی خود را به سوی مثبتاندیشی و خوشبینی تغییر دهیم.
درحقیقت اگر افکار، سرنوشت، سرگذشت انسانهای مثبتاندیش را بررسی کنیم متوجه میشویم؛ آنها به جای این که به مشکلات و گرفتاریها توجه کنند و در دام آنها بیفتند، بیشتر حواس خود را به راهحلها معطوف کرده و دنبال یافتن راه چاره بوده و هستند، در نتیجه کمتر اضطراب و استرس سراغشان میرود. دوم اینکه افراد مثبتاندیش بر روی جنبههای مثبت زندگی خود تکیه بیشتری دارند، در نتیجه آرامش ذهنی زیادتری دارند. یعنی افراد مثبتاندیش مجبور نیستند به جبر و زور فشار و داد و قال و خشونت روی بیاورند.
از طرفی اگر که من و شما هم دقت کنیم به افرادی بیش از دیگران در میان اطرافیان، دوست و آشنا تمایل داشته و جذبشان میشویم، درواقع این اشخاص به واسطه انرژی مثبت درونی، جاذبه فردی زیادی دارند. یعنی به خاطر چارچوبهای ذهنی مثبتی که دارند، امواج مثبتاندیشی را در محیط پیرامون خود جاری و ساری میکنند، و میتوانند ارتباط عمیقتر و منطقیتری با دیگران برقرار کنند، به بیان سادهتر ارتباط گرفتن با چنین افرادی بسیار آسان است.
شادی میتواند نتیجه مستقیم مثبتاندیشی باشد. بیشتر مردم تصور میکنند داشتن خانه یا اگر خانه دارند خانه بهتر، شغلی پر درآمد، ماشین بهتر امکانات و وسایل بهتر زندگی برایشان شادی میآورد. ولی واقعیت چیز دیگری است. ممکن است امکانات و رفاه مادی به ما خوشی موقتی بدهد ولی در اثر مرور زمان رنگ میبازد.
تحقیقات دانشمندان برطول عمر افراد نشان میدهد افزایش سن با احساس شادی و مثبتاندیشی رابطهای مستقیم دارد. یعنی انسانها عمدتا در سنین پیری احساس خوشبختی و رضایت خاطر بیشتری میکنند. زیرا افراد مسن با پیشآمدها و رویدادهای زندگی با حساسیت برخورد نمینمایند، و نگاه ملایمتر و مثبتتری به دنیا دارند و عمر را کوتاهتر از آن میدانند که بتوان به سختی زندگی کرد.
مثبت اندیشی یعنی برخورداری از تعادل درونی مناسب و حفظ آرامش و خونسردی در مواجهه با مشکلات برای این که بتوانیم انگیزه شخصی خود را حفظ کنیم. مثبت اندیشی به آن معنا نیست که به مشکلات توجه نکنیم یا بی دلیل و به صورت کاذب خوشبین (الکی خوش) باشیم. مثبت اندیشی یعنی؛ به جای آن که در حلقههای فلجکننده احساسات ناخوشایند، به دام بیفتیم، دست به کار حل مشکل شویم و به سرعت اقدام مناسبی را در پیش گیریم.
دید ما نسبت به زندگی، ترکیبی از احساسات، افکار، باورها و عقاید است. اگر خواهان تغییر دیدگاه منفی به مثبت هستیم، اولین گام اساسی در این مسیر، شناسایی و تمایز قائل شدن بین احساسات، افکار و باورهاست. لازم است که بدانیم افکار، حاصل اوضاع و شرایط خاصی هستند که در همان شرایط نیز کاربرد دارند. درحالی که باورها، کلیتر و عمومیترند و در تجارب شخصی افراد ریشه دارند
هیجانها و عواطف اصلی ترین شاخصی هستند که نشان دهنده دیدگاه مثبت یا منفی ما در زندگی هستند. هرچه از نشانههای عاطفی و هیجانی خودمان آگاهتر شویم، بیشتر میتوانیم احساسات منفی خود را به مثبت تغییر دهیم. شناخت احساسات و علایم همراه با عواطف و هیجانها یکی از راههاست. برای مثال؛ دلشوره، نشانه اضطراب است. مثلا بر اثر چه محرکهایی عصبی و کج خلق میشوید یا هنگامی که رضایت خاطر دارید، چرا بیش از حد معمول بخشنده و سخاوتمند میگردید؟