خانواده

نهاد خانواده

نهاد خانواده - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

نهاد خانواده

تسری آسیب­ و سلامت­ از طریق نهاد خانواده امری کاملا پذیرفته شده است یعنی خانواده سرچشمه­ آسیب­ و سلامت­ روحی و جسمی جامعه می‌باشد. آسیب­هایی مانند: آزار جنسی، اخراج از خانه، ازدواج­ اجباری، طلاق، بالارفتن سن ازدواج، آزار بدنی، خشونت علیه کودکان، زنان و سالمندان، اختلافات زناشویی، کشمکش‌ها و جدال‌های مستمر، بی بند و باری، روابط ناسالم دختر و پسر، روابط نامشروع بین زنان و مردان، ناسازگاری‌ها در روابط زناشویی، فرار از خانه و… تنها در نهاد خانواده به فرزندان و دیگر اعضا صورت می­گیرد.

به ­دلیل اهمیت موضوع و کمرنگ شدن کارکردهای نهاد خانواده در شرایط معاصر کنونی و بررسی آن، به­ آسیب‌­زایی نهاد خانواده منجر می­شود، یکی از مسائل دیگری که به­ نوعی با تضعیف یا تقویت عملکرد خانواده مربوط است؛ مجموعه­‌ای از هنجارهای غیر اجتماعی است که بین اعضای خانواده و با همکاری و تعاون میان آن­ها به وجود می‌­آید. اعتماد، هم­بستگی، پای­بندی به تعهدات و همیاری، جزء شاخص­‌های عمده­ سرمایه اجتماعی محسوب می­شود. نتیجه این­که سرمایه اجتماعی به­ نحوی متناظر با نظم اجتماعی است. افزایش آن، تقویت نظم و کاهش آن حاکی از وجود انحرافات، معضلات، و ناهنجاری‌های اجتماعی را به دنبال دارد.

چنان­چه سرمایه اجتماعی به­ معنی وجود هنجارهای رفتاری و تشریک مساعی باشد، کج رفتاری­ اجتماعی نیز نشانه­ فقدان سرمایه اجتماعی است. تاریخ زندگی بشر تغییر و تحول در نظام هنجار­های اجتماعی است، که با صنعتی شدن جوامع شدت گرفته و در پاره‌­ای موارد زمینه­ زوال برخی نهادها و سازمان­‌های اجتماعی (چون نهاد خانواده) را فراهم ساخته است. افزایش طلاق، خانواده­ تک والد، ازدواج سپید، کودکان نامشروع (کودکان زنان ازدواج نکرده) همه نشانه‌های محکم چنین زوالی هستند که مانند موجی سهمگین در همه­ جوامع بشری کمر به نابودی نهاد خانواده و سرمایه­ اجتماعی مرتبط با آن بسته، و برای نجات جامعه باید راه­ حل­ و راه­ کارهای مناسب برای بهبود عملکرد خانواده ارایه داد.

گرچه سرمایه­ اجتماعی، یک رهیافت مثبت است، اما مطالعات نشان می­دهد که سرمایه‌های اجتماعی فاسد یا کاذب به­ نوعی غیرمستقیم نهاد خانواده را به ­سوی آسیب‌های اجتماعی می‌کشانند. سرمایه­ اجتماعی که در بین گروه­‌های ضدهنجار طلب، آنارشیست و… وجود دارد از نوع درون گروهی و منفی بوده است. اگر  سرمایه­ اجتماعی فاسد در جامعه یا نهاد خانواده زیاد شود میزان تسری ­پذیری آسیب­‌های اجتماعی و جرم و جنایت، خودکشی و… در جامعه یا خانواده زیادتر خواهد بود وآسیب‌های اجتماعی (به ­خصوص خشونت خانوادگی) نهاد خانواده­ را تهدید می­کند.

خانواده اولین نهاد اجتماعی است که برخی از پژوهشگران پیدایش آن را هم­زمان با ظهور مالکیت فردی می­دانند. در جامعه ایران نیز از دیرباز نهاد خانواده اولین و مهم­ترین بستر اجتماعی شدن فرد و فراگیری آموزه‌ها، ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی بوده و هست. این ساختار بازمانده همواره دارای کارکردهای بسیاری بوده که منجر به قوام و دوام اجتماعی در ایران نیز گردیده و به خانواده وجه‌ای «مقدس» داده است.

خانواده رسالت تداوم نسل­‌ها را به عهده دارد که کیفیت و کمیت نسل فردا را رقم می­زند و در تربیت فرزندان سالم جایگاه مهمی دارد. به ­رغم اهمیت حیاتی خانواده در سلامت جسم و روان انسان­، چارچوب خانواده جدید در معرض تهدیدها و آسیب‌های بسیاری است. پدیده­ صنعتی شدن از طریق رشد فردگرایی، شهرنشینی، افزایش حقوق زنان، وارد کردن زنان به فعالیت‌های تولیدی و اجتماعی خارج از خانه، حق طلاق، تقویت استقلال اقتصادی افراد، کاهش بردباری اعضای خانواده نسبت به هم، خشونت خانوادگی، مهاجرت به شهر، کاهش نفوذ مرد در خانواده و عواملی دیگر، بر وضعیت سنتی نهاد خانواده تاثیر گذاشت.

در واقع جامعه­ صنعتی ضمن حل بسیاری از تضادهای جوامع ماقبل خود، موجب بروز تنش‌­های جدیدی شد که عملکرد و تاثیر آن­ها در حفظ خانواده، منفی بوده است. درحقیقت از طریق خانواده‌­های جدید مجموعه‌ای از ارزش­‌های غربی و بیگانه و ضد ارزش‌های داخلی به عنوان ارزش‌های برتر و معتبر بر جوامع حاکم شد که زمینه را برای از خود بیگانه شدن، بریدن از اجتماع و انهدام فراهم می­کند.

اگر خانواده­ سنتی ادامه ­دهنده­ سنت­‌های پیوند دهنده­ انسان و اجتماع بود، خانواده‌های جدید اغلب محل گسستن پیوند انسان با محیط اجتماعی و طبیعی‌اش می­باشد، یعنی اساسی‌­ترین وظیفه­ خانواده جدید  ایجاد بریدگی و انقطاع فرهنگی شده و نسلی را تحویل جامعه می­دهد که غالبا بریده از فرهنگ و ناآگاه از مذهب، آینده‌ای مبهم دارند.

این امر، درد بی‌درمانی است که تمام جوامع بشری با آن مواجه یا شدیداً بدان مبتلا هستند و گاه انسان‌هایی تحویل بشر می­دهند که در ابتکار عمل و خلاقیت با وجود تحصیلات عالیه با بی­‌سوادها فرقی ندارند، چون فعالیت‌شان در چارچوب سلسله روابطی خاص تعریف شده، به آن­ها اجازه عمل در میدانی مبهم و ناشناخته نمی­دهد.

ظهور خانواده جدید ناشی از تغییرات پدید آمده در شرایط اجتماعی یک قرن اخیر به ­ویژه ۵۰ سال گذشته است. از نتایج این تحول می­توان انتقال نقش‌­های اقتصادی، حفاظتی، آموزشی، تفریحی از بطن خانواده به جامعه را نام برد. انتقال کارکردهای خانواده، به ­­­شکلی روزافزون در حال تکامل است، تغییر نقش خانواده از تولیدی به مصرفی، زوال تدریجی خانواده­ سنتی را به ­دنبال دارد. ورود زنان در امور اجتماعی (اشتغال) نیز مزید بر علت ­شده.

تاثیر وسایل ارتباط جمعی و رسانه‌­ها بر خانواده­، موضوعی انکارناپذیر است که هیچ­ گریزی هم از آن نیست. خانواده نو، در کنار وسایل ارتباط جمعی با پدیده رقابتی شدن نیز مواجه شده، همین رقابت بین خانواده و سازمان­‌های آموزشی نیز پدید آمده است. به گونه‌ای ­که دیگر ذهن و روان فرزندان تمام و کمال در اختیار والدین‌شان نیست.

رسانه­‌های ارتباط جمعی اغلب اثراتی منفی بر نهاد خانواده به­ جای می­گذارند و شاید یکی از مولفه‌­های تخریبی در افزایش مشکلات و نابسامانی‌های خانوادگی و زناشویی و کلا در آسیب و سلامت خانواده به­ خصوص در کلان ­شهرها، همین اثرات سوء وسایل ارتباط جمعی باشد. خشونت خانوادگی، کودک­ آزاری، همسرآزاری، فقر، بزه­‌کاری، اعتیاد و… کلا درصدی از ناهنجاری­ها و نابسامانی‌های اجتماعی که در مطبوعات و جراید مشاهده می­کنیم، ناشی از عدم کارکرد صحیح و خطاهای رسانه‌­های ارتباط جمعی می­باشد.

فقر، بی ­سرپرستی، بیکاری، کاهش مسؤولیت‌پذیری مردان، کمرنگ شدن ارزش‌های دینی و ملی، اعتیاد، طلاق، عدم آگاهی­‌های اعضای خانواده برای مقابله با آسیب‌ها، و نبود نظام کارآمد اجتماعی برای حمایت خانواده، از جمله خطرات باقوه در کمین خانواده‌های ایرانی است. چون ارزش‌ها و هنجارها از طریق خانواده به فرزندان و نسل­‌های بعد منتقل می­شود؛ ازاین­رو توجه هرچه بیشتر به کانون خانواده و سرمایه‌گذاری تربیتی – پرورشی، امری واجب و مطرح می­باشد که موجب ارتقای کیفی سطح بهداشت و سلامت خانواده خواهد بود و تاثیری مستقیم بر تربیت نسل­‌های آتی دارد.

خانواده‌های گسسته و تخریب شده، خانواده‌های دارای فرد معتاد، خانواده‌های تک والد و امثالهم از نظر اجتماعی خانواده­‌هایی ورشکسته به­ حساب می­آیند. از آن­جا که تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رشدی شتابان در جامعه دارند، همه­ خانواده‌ها به­ طور نسبی در معرض آسیب‌های مختلف قرار دارند. زن و شوهر باید منظم، هوشیار و دقیق عمل کنند تا نهاد خانواده‌­شان با بن­ بست و انحرافات ناشی از آسیب­‌های اجتماعی مواجه نشود.

خانواده­ منحرف و منهدم، جامعه را نیز در معرض آسیب قرار  می­دهد. خانواده­‌های آسیب ­دیده علاوه بر این­که خود با مشکل مواجه می­شوند، جامعه را نیز به­ نوعی تحت­ تاثیر قرار می­دهند، و زمینه­ توسعه آسیب‌های اجتماعی را از محیط خانه فراهم می­آورد. یکی از مشکلات خانواده‌های آسیب ­دیده ناکارآمدی و تطبیق­ ناپذیری آن­ها است، یعنی عدم ایفای وظایف خود به ­لحاظ اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و تربیتی.

خانواده مکانی برای تربیت و پرورش انسان‌ها است که تنها درصورت وجود سلامت روحی و روانی و اخلاقی می­تواند انسان­‌هایی پاک و سالم تحویل اجتماع دهد. برای شکل­‌گیری یک خانواده­ مستحکم و سالم علاوه بر انتخاب مناسب و آگاهانه، به ­دست آوردن علم و دانش (دینی و اجتماعی) اولیه امری بدیهی می­باشد، تا به­ واسطه­ ناآگاهی و برخی جهالت‌های سطحی، نهاد آن از هم گسسته نشود.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید

1 دیدگاه