پرورش فکر مثبت:
عدم توانایی در اجرای درست و صحیح کاری که قصد انجامش را داریم، احتمال بروز اشتباه و خطا، امکان وقوع اتفاقات مخرب ناخواسته، تجارب و داستانهای شکستهای مشابه و… فضای ذهن ما را مساعد افکار منفی میسازد و جمله شیطانی و بازدارنده نمیتوانم سد راهمان میشود. درحقیقت «نمیتوانم» سدی است مقابل جسم ما نه در درون ما.
همانطور که بدن و جسم ما به هنگام بیماری و ناراحتی با علائمی ما را آگاه میکنند (درد و …) طبیعت با روشهای هیجانی به ما اطلاع میدهند چه چیزی در وجود ما درست است، چه چیزی نادرست. سادهترین روشها این است که به ندای درونی- احساسی خود گوش دهیم، به پیامهای ذهن – دلشورهها – سرخوشیها و امثالهم تا بتوانیم سطح زندگی خودمان را ارتقا دهیم. همانگونه که سلامتی جسمانی هدف مادی و طبیعی زندگی انسان است. آرامش و شادی و امنیت روانی نیز هدف اصلی احساسات طبیعی او میباشد.
تفکرمثبت یک تمرین است و نیاز به مهارت ذهنی دارد. وقتی زمینهی ذهنی تفکرمثبت داریم، بهطور خودکار افکارمثبت در بستر ذهنمان جاري ميشود. کسیكه زمینه فكري مثبت دارد، هميشه پاسخ های راحتی برای مسایل و مشکلات پیچیده پیدا میکند. تفکرمثبت چهارچوب ذهنی یا نگرشی است که اوضاع را بر روال طبيعي مي بيند. افرادي با الگوی تفکرمثبت باور دارند که همه چیز سر جاي خودش است و اغلب کارها را درست انجام میدهند.
کسیکه ذهنی مثبت دارد و خوبي هاي دنيا را ميبيند، همیشه شادی، سلامتی، موفقیت و نتایج مثبت را در مورد رويدادها و ديگران پيش بيني و آرزو ميكند. بستر فكري افراد مثبت انديش بر محور نگاه خوب و خوشايند به دنيا استوار است و ضمير ناخودآگاه يا همان ذهن نيمه هوشيارشان منتظر و چشم به راه خوشي و شادی میباشد؛ این همان قدرت ذهني فرد مثبت انديش است. خيلي ها علاقمندند الگوهای تفکرمثبت را در خودشان پرورش دهند؛ یعنی گفته هاشان مثبت باشد، تا بتوانند قدرت ذهن و ذهن نیمه هوشیارشان را هدایت کرده، و رشد داده و زندگیشان را تغییر دهند.
کسب مهارت تفکر مثبت
قبل از اینکه بتوان الگوی تفکر مثبت را پرورش داد، ابتدا باید فهمید که تفکرمثبت تصادفی انجام نمي پذيرد؛ بلکه یک تمرین عملی است که بايد به طور مرتب آن را به کار بریم تا ماهر شويم؛ در واقع با تبدیل تفکر مثبت به عادتي روزانه، نوعی طرح ذهنی تفکرمثبت را خلق میکنیم که به ما اجازه میدهد از موقعیت ها و شرایط منفی و چالش آور اجتناب کرده، مسایل دشوار را به سرعت و آسانی حل نماییم.
اگر زندگی را سخت بگيريم، زندگي سختي خواهيم داشت
برای داشتن زمینه ذهنی مثبت، نیاز به افکار مثبت داریم كه باید به طور پیوسته در ذهن جاری باشند. موضوعي كه به آن فکر می کنیم اهمیت زیادی دارد. یعنی بايد حواسمان باشد که چه چیزی در ذهنمان جاری است؟ آیا این فکر مثبت است یا منفی یا این افکار به من کمک میکنند که زندگی ام را بهبود بخشم یا نه؟
اگر فهمیدیم در ذهن فكر بيهوده ای دارم که مفید نیست و اجازه نمیدهد موفق شویم، اگر زندگی را لذت بخش تر نمیکند و… بهتراست فکر مثبتی را جانشین اش کنیم. رشد و پرورش یک الگوی ذهنی مثبت انديشي قطعا زمان می برد و احتیاج به کسب مهارت لازم را دارد، تا نتيجه واقعی به دست آيد. برای پديد آوردن زمینه ذهنی مثبت، بايد حرف ها و جملات مثبتی را به صورت کلید واژه در مکالمات روزمره استفاده كنيم.
واژه ها تاثیر بسیاری بر افکار و احساسات میگذارند؛ زیرا هر کلمه میتواند ما را هیجانزده، ناراحت یا خوشحال کند؛ پس بهتر است از کلمه هایی که بار مثبت دارند، جهت بارور كردن افکار و احساساتمان استفاده کنیم. به کار بردن واژه ها و عبارات تاکیدی مثبت، کمک زیادی به زیبا شدن افکار و اعمال و بهبود کیفیت زندگیمان میکند و در حقیقت نوعی سد در برابر هجوم افکار مخرب و منفی به ذهن است.
وقتي روزانه حرف هاي مثبت ميزنيم و فاز مثبت میدهيم، در واقع اقدام به پخش انرژی مثبت میکنیم. این رفتار به طور طبیعی هر چيز مثبت و خوشايندي را به سوي ما ميكشاند؛ چه موقعيت هاي شاد، چه افراد خوش اخلاق. با داشتن روحيه مثبت، آرام آرام اطرافمان را چيزهاي خوب و مسرت بخش فرا میگیرد؛ یعنی به واسطه نوع نگاهمان دیگر به دنبال خرده گیری و عیب جویی نخواهیم بود. این تغییرات به يكباره اتفاق نمی افتند، اما به مرور زمان عملی خواهند شد.