روانشناسی

افکار منفی

افکار منفی - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

معمولاً ما بیش­ترین اهمیت را به خود می­دهیم، و خویش را محور و مرکز عالم می­دانیم. با وجودی که می­دانیم در بین میلیاردها بشر، عددی نیستیم، با این وصف در اندیشه­ مان خود را تنها آدم با ارزش در میان دیگران یا لااقل بهتر از دیگران به ­حساب می ­آوریم. هرقدر به این «من» پروبال دهیم باز در مقام مقایسه با عظمت زمان و مکانی که در آن قرار داریم، خُرد و ناچیز هستیم. تصوری که از خود داریم به راستی اشتباه است. با این حال زندگی­مان را وقف ارضای تمایلات خویش می­کنیم و آن را، راهی برای رسیدن به خوش­بختی می­ پنداریم، حتا اندیشه­ ­زیستن به روشی دیگر، به نظرمان غیرطبیعی و مخاطره­ آمیز می­رسد.

اما هرکسی که شکنجه­ منیت و  آگاهی از ((من)) را تجربه کرده باشد. از رنج بی ­پایان آن هم آگاه است. وقتی فکر ما دایم در اشغال خواسته­ ها، ترس ­ها و نیازها باشد، در حقیقت در زندان تنگ خود ساخته­ ای محصوریم که از دنیای زندگی واقعی جدای­مان می­سازد. اگر بتوانیم از این اسارت آزاد شویم، آغوش خود را به زندگی واقعی، به دیگران و به کسب رضایت حقیقی خواهیم گشود، ولی لازمه­ آن چیست؟ لازمه­ آن رها شدن از برداشت­ های نادرست از خودمان است، و راه رسیدن به این رهایی، دانستن این که «من» پدیده ­ای فانی­ ام. تصورات ما بیش­تر جزییات لحظه­ موجود را نادیده می­ انگارد و تصاویر خیالی تازه می ­آفریند، یعنی وضوح و درایت خود را با سیر در گذشته و یا پرواز به آینده زایل و یا راکد می­کند.

 ولی انرژی حضور در هر لحظه، انرژی ذات زندگی ماست، انرژی ناب الهی ا­ست. از دست دادن انرژی لحظه ­ها، و نادیده انگاشتن این نیروی وسیع (پتانسیل لحظه­ ها) ما را به سمت انکار و چشم پوشی از امکانات و برکات زندگی سوق می­دهد. وقتی بدبینی فضای ذهن را قبضه­ می­کند، زنجیروار افکارمنفی را هم یکی پس از دیگری به دنبال خود می­کشاند، که به راحتی می­توانند شیرازه­ و نظام عصبي را تحت­ تاثیر قرار دهند. عامل بسیاری از رفتارهای ناپسند مانند: منیت، پرخاشگری­، انزواطلبی، جاه­ طلبی سهل­ انگاری، کم­ کاری و… همین افکار منفی هستند، ازجمله: تردید و سردرگمی، خشم، پیش­ داوری، حس گناه، غم و بسیاری عناصر منفی دیگر که در دل می­کارد.

 تصاویر منفی موجود در ذهن بر اراده­ های مثبت هم غلبه می­کنند و در نهایت آن­ها را به نتايج منفی می­کشانند. پاک کردن و زدودن افکار و اندیشه ­های منفی از مهم­ترین و حیاتی­ ترین مسوولیت­ ها در فرآیند مدیریت ذهن است. افکار چه مثبت، چه منفی، احساس و رفتار متناسب با خود را پدید می­ آورند. فکر مثبت، احساس مثبت و میل به کار خلاق پدید می­ آورد. افکارمثبت برخلاف افکار منفی، نيرو­ز هستند و از تمامی انرژی­ های موجود در خاطرات گذشته می­توانند بهره­ برداری کنند. خاطرات مثبت گذشته و اتفاقات خوب، سازوکار ذهن را به خلاقیتی شگفت­ آور دعوت می­کند. خوش­بختانه بخش مثبت ذهن از منفی جداست و گویا با فعال شدن یکی، دیگری نقش خود را از دست می­دهد.

 سوال مهم این است، چگونه می­توان از افکار منفی به مثبت رفت؟ آیا این کار دست ماست یا ذهن تابعی از شرایط بیرونی است؟

 جالب­ترین مساله­ ذهن، تضمین آزادی انتخاب است، اختیار شخص در گزينش فايل مثبت يا منفي براساس عادت­ ها و آموزش ­های قبلی اوست. «توجه، تکرار و هیجان»؛ سه کلید مهم ثبت اطلاعات در ذهن هستند. اگر توجه شخص به امور منفی باشد، بلافاصله فایل منفی ذهن فعال می­شود و تمایل شدیدی هم برای برجسته کردن افکارمنفی­ دارد و از آن­جا که افکار مسری هستند، یک فرد منفی ­باف خودخواه می­تواند یک فضای سالم را به جهنمی از اندیشه ­های منفی تبدیل کند. درون­داده­ های ما برون­داده­ های ما­ را تعیین می­کند. اگر هرچیزی که به ذهن می­دهیم منفی باشد، نتیجه ­ای که به­ بار خواهد آمد، نمی­تواند حاصلی جز احساسات و بازتاب­ های منفی باشد. لحظه ­ها را عریض بسازیم و در آن ساکن شویم، تا واقعیت زندگانی را ببینیم، جاری شدن در طول­ لحظه­ ها به­ نوعی انکار دیدن لحظه­ اکنون است.

 

 

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید

3 دیدگاه