یکی از نتایج اسفبار و قابل تامل خشونت در کانون خانواده، تاثیر مستقیم آن بر امنیت اجتماعی و افزایش بزهکاری است. محیط ناامن و پرتنش سرشار از خشونت خانه، فرزندان را از آن بیزار میکند و سبب میشود آنان در پی یافتن محیطی آرامتر برآیند یا صرفا به خاطر دور شدن از جنجال و نابسامانی خانه را ترک کنند.
اگر نوجوان فراری به خانه دوستان و اقوام پناه ببرند احتمال انحراف او کمتر خواهد بود و میتوان انتظار داشت که با بهبود شرایط مجددا به خانه خود بازگردد، اما اگر چنین نشود قربانی خشونت خانگی در کوچه و خیابان سرگردان و گرفتار افراد ناصالح و ناباب و جذب گروه های بزهکاری خواهد شد.
درجایی که خلافکاران منتظر به دام انداختن نوجوانان ناراضی هستند. بیشتر فعالیت های خلاف که قربانیان خشونت خانگی در پی فرار از خانه آلوده آن میشوند عبارتند از: کفزنی، جیب بری، سرقت اتومبیل، دزدی از فروشگاه ها، کیف قاپی، سرقت منازل، فروش توزیع و نقل و انتقال مواد مخدر، فحشا، تکدی گری، ولگردی و…
ممکن است در نظر اول فرار نوجوانان از مدرسه با خشونت خانگی بی ارتباط به نظر آید اما مطالعات نشان داده، محیط ناآرام خانه مانع از آن میشود که فرزند حواس و فکر خود را به طور شایسته متوجه درس و تحصیل نماید.
درواقع، اضطراب و نگرانی ناشی از بدرفتاری والدین با یکدیگر و مشاجرات و نزاع دائم آنان با یکدیگر به فرزندان اجازه چنین کاری را نمیدهد. درنتیجه این نوجوانان در وهله اول دچار افت تحصیلی و بعد اختلال رفتاری میشوند.
در مدرسه برخی معلمان و مربیان به علت عدم آشنایی صحیح این دانش آموزان را مورد سرزنش، تحقیر، توهین یا تنبیه قرار میدهند. به ویژه اگر با تمسخر و سوءرفتار همسالان نیز همراه شود، موجب خواهد شد که قربانی خشونت خانگی از مدرسه نیز گریزان گردد.
سپاس از مطلب شما ، تمام مشکلات ما ریشه از تربیت نادرست والدین هستش و متاسفانه خانواده ها کمتر با مشاور مشورت میکنن … ممنونم
مشاور و روانشناس مثل مربی ورزشی میماند که اقدام به آموزش مهارتهای خاصی به افراد میکند.