زندگی مشترک زناشویی
هر روز بسته به عقاید و باورهایمان با انتخابهای زیادی روبرو هستیم. ساختار ذهن ما طی سالها در میان انتخابهای درست و نادرستمان رشد کرده تا امروز که تصمیم به تغییر آن گرفته ايم. اغلب این انتخابها را درهایی میبینم، بر روی دیواری که سد راه مان شده و نمی دانیم آنسویش چیست، باز کردن در و وارد شدن همیشه ساده ترین کار است. خواه یک انتخاب مثبت یا منفی باشد. اما خروج ممکن است سالها به طول انجامد.
از یک استخر بزرگ هیچکس یک لیوان آب هم نمیخورد، چون آبش راکد و آلوده است. ولی از یک چشمه کوچک که از دل کوه بیرون می آید هزاران نفر آب میخورند، چون گوارا و پاک و تازه است. افکار منفی مثل آب استخر حجیم و غیرقابل شرب و آلوده است، ولی افکار مثبت مثل چشمه جوشان، مولد، زاینده، تازه و زندگی بخش اند.
ما در لا به لاي چیزهای غیرضروری و بی اهمیت گم شده، از جنبه هاي باارزش غافل مانده ایم؛ به طوریکه حاضریم زندگیمان را با آنها مبادله کنیم؛ برای همین، دنبال کارهای بی مقدار میرویم و به چیزهایی بي ارزش دل می بندیم؛ بعد به سادگی با بهانه های واهی و ساده خود را لگدمال میکنیم و روزگار سپیدمان را سیاه و روانمان را مكدر ميسازيم.
ایجاد امنیت و آرامش در کنار یکدیگر (زن و شوهر)، یکی از اهداف مهم ازدواج برشمرده شده است. وجود صفا و صمیمیت در خانواده، نشانه آن است که زن و مرد به وظایف خود در برابر همسر، عمل میکنند و حاکی از توفیقشان در رسیدن به اهداف اولیه ازدواج میباشد.
برخی خانواده ها با وجود شان بالا و دارا بودن برخی امتیازات، چه مادی چه معنوی، نسبت به خانواده های هم طراز دیگر؛ مشکلات عجیب و غریبی را تحمل میکنند. یکی از عمده دلایل اصلی چنین خانواده هایی عدم تشخیص درست و مناسب اولویت ها در زندگی است. یعنی اگر درست عمل و رفتار نکنیم، پایه مشکلاتی را میگذاریم که درآینده خود را بیشتر نشان خواهند داد. همین جاست که تشخیص اولویت های زندگی زناشویی و اهمیت نقش شان آشکار میشود.
سرمایه زندگی مشترک
بزرگترین سرمایه یک زندگی مشترک صداقت و یکرنگی زن و شوهر است، و شاید قاطعانه بتوان گفت که بدترین آفت و بزرگترین عامل اختلاف زناشویی بیاعتمادی و دروغگویی آنان به یکدیگر است. اگر زن یا مرد با کوچکترین حدس و گمان، نشانه یا حرفی احساس کنند امنیت رابطهشان به خطر افتاده، یعنی وارد فاز بیاعتمادی شدهاند، و بهترین راه حل هم یافتن ریشهی این بیاعتمادی است.
اگر فکر میکنید مورد بیاعتمادی نامزد یا همسرتان قرار گرفتهاید قبل از هر چیز، رابطه دوسویهتان را بازنگری کنید و سهم خود را در این بیاعتمادی و دلایلش را شناسایی کنید. گاه رفتار فردی شخص ما زمینهی بروز بدگمانی را به وجود میآورد. رفتارهای تصنعی و ابراز احساسات خالی از صداقت و آبکی، موجب میشود نامزد یا همسرتان دیگر به شما اعتماد لازم را نداشته باشد. اگر در خانواده صداقت حکمفرما باشد زمینهی هرگونه سوتفاهم از بین خواهد رفت.
گاهی بددلی و بدبینی بیماری تلقی نمیشود، بلکه تجربیات و شکستهای متعددی که فرد در زندگی و گذشتهی خود داشته، او را به فردی بدبین و بیاعتماد تبدیل کرده است، بهگونهای که خود نیز به آزاردهنده بودن رفتارش آگاه است. در چنین مواردی، خودشناسی و آشنایی با ظرافتها و چالشهای روحی همسر و درک متقابل از جمله روشهایی به حساب میآید که میتوان در جهت ترمیم روابط از آن استفاده کرد. برای اصلاح بیاعتمادی با همسرتان صحبت کنید، ممکن است در ابتدا او چندان تمایلی به گفتگو نشان ندهد ولی کمکم نرم میگردد. همواره نکات مثبت و خوبیهای او را به یادش بیاورید و اعتماد به نفس او را بالا ببرید. تحمل خود را با به یاد آوردن عشقی که به او دارید افزایش دهید و بدانید که برای کسب آرامش در زندگی لازم است انعطاف و گذشت داشته باشید تا نشکنید.