دیدگاه های انسانی به انگیزش
تئوری انگیزه و پیشرفت
تئوری نیاز مازلو
مازلو تئوری «انگیزش بشری» را به منظور تبیین تمامی نیازهای انسان مطرح ساخت و آنها را براساس اولویت به شکل هرم زیر طبقه بندی نمود.
نیاز به خود شکوفایی (رشد استعدادها) طبقه هفتم
نیازهای زیباشناختی طبقه ششم
نیازهای فکری و اندیشه طبقه پنجم
نیازهای اجتماعی (پیشرفت، عزت نفس) طبقه چهارم
نیاز به امنیت (روانی) طبقه سوم
نیازهای عاطفی (تعلق و محبت) طبقه دوم
نیازهای فیزیولوژیک (جسمی) طبقه اول
آبراهام هرولد مازلو (۱۹۷۰-۱۹۰۸) Abraham Harold Maslow روانشناس انسانگرای آمریکایی به سال ۱۹۵۴ در کتاب «انگیزه و شخصیت» نظریه «سلسله مراتب نیازهای انسانی» را مطرح نمود، او همچنین به عنوان پدر «روانشناسی انسانگرا» شناخته میشود. هرم نیازهای مازلو با ارضای هر انگیزه از پایین به بالا حرکت می کند. برآوردن نیازهای جسمی مثل: آب، خوراک، خواب و… در اولویت اول قرار دارند؛ زیرا بدون رفع این نیازها هیچکس زنده نیست.
در مرحله بعد؛ انسان نیازمند ارتباط های عاطفی است. پس از آن نیاز ایمنی مطرح میشود. وقتی نیاز ایمنی ارضا شد، نیاز اجتماعی یعنی تعلق داشتن به گروهی و ارتباط با دیگران مورد توجه قرار میگیرد و نیاز به احترام ارجحیت پیدا میکند.
زمانیکه نیاز احترام به خود برآورده شد، به شایستگی و آنچنان که لایق آن هستیم؛ شناخته میشویم. وقتی به این نیاز نیز دست پیدا کردیم، نیازهای ذهنی که شامل به دستآوردن درک و دانش است، پدیدار خواهد شد. در هرم مازلو، نیازهای زیباشناختی یعنی نیاز به زیبایی، نظم و تعادل هم مطرحاند.
در تئوری نیاز مازلو خود شکوفایی، یا به معنایی کامل شدن شخص و رسیدن به انرژی بالقوه اوست. اما افراد کمی به مرحله خود شکوفایی میرسند. ورزش احتمالا راهی است برای رسیدن به خودشکوفایی. شاید بتوان گفت ورزشکارانی که در رشته ورزشی شان به نقطهی اوج میرسند و دارای رکورد جهانی و عناوین قهرمانی میشوند به خودشکوفایی نزدیک می شوند. از طرف دیگر نباید خودشکوفایی را با موفقیت یکی بدانیم زیرا افراد بسیاری در ورزش به نقطه اوج و پیشرفت رسیده اند، اما شخص کاملی نشده اند و بالعکس «وضعیت متزلزلی» پیدا کرده اند.
«از نظر مازلو نیازهای یک بازیکن جوان به امنیت و آسایش باید کم و بیش ارضا شود تا او انگیزه تلاش برای کسب موفقیت ورزشی یا یادگیری مهارت های فنی را بیابد. عالیترین انگیزه خودشکوفایی هنگامی تحقق مییابد که نیازهای دیگر برآورد شده باشند. ورزش و تمرین، فرصتی است برای رسیدن به این نیازهای انسانی» (روانشناسی ورزشی- باربارا وودز – مترجم فتح الله مسیبی- ص۱۳).
چرا برخی اشخاص نسبت به دیگران بیشتر برانگیخته میشوند؟ انگیزه درونی ورزشکاران به عنوان محرکی برای پیشرفت به حساب می آید، و نیروی مخالف آن (انگیزه اجتناب از شکست). در ورزش، گاه دچار نوعی تضاد می شویم، از یک طرف میل به پیروزی وادارمان میکند تا در مسابقات ورزشی شرکت کنیم، ولی از طرفی دیگر، نگرانی از شکست به ما نهیب میزند تا در مسابقه شرکت نکنیم. این موضوع میتواند به صورت یک معادله به شکل زیر نشان داده شود:
انگیزه پیشرفت= اشتیاق به موفقیت – ترس از شکست
«انگیزه پیشرفت یک ویژگی شخصی است. برای برخی شوق موفقیت بسیار مهمتر است تا ترس از شکست، که در این صورت انگیزه پیشرفت بالاتر از شکست خواهد بود. عکس این موضوع نیز صادق است، یعنی این ویژگی شخصیتی تنها عاملی نیست که بر انگیزش موثر باشد، موقعیت نیز اهمیت دارد، خصوصا احتمال تشویق برای موفقیت. بدین ترتیب حتا اگر ورزشکاری انگیزه پیشرفت کمی داشته، اما احتمال موفقیت اش زیاد باشد، برانگیختگی او هم افزایش خواهد یافت» (جامعه رشد یافته – دیوید.سی.مککللند).
برگرفته از کتاب روانشناسی ورزش نوشته افشن طباطبایی
[…] سال ۱۹۵۴ در کتاب «انگیزه و شخصیت» نظریه «سلسله مراتب نیازهای انسانی» را مطرح نمود، او همچنین به عنوان پدر «روانشناسی […]