سلامت جامعه در گرو سلامت خانواده است یعنی آسیب و سلامت خانواده به اجتماع منتقل میگردد. اصولاً هر نوع اخلاق و تعهد اجتماعي ابتدا در خانواده شکل ميگيرد و سپس به صورت ارزشهاي مثبت و منفي به جامعه منتقل ميشود. خانواده پس از شکل گیری، به شدت از ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه اثرپذیر است. تسری آسیب و سلامت از طریق نهاد خانواده امری کاملا پذیرفته شده است. یعنی فضای احساسی یا «ماوا» خانواده سرچشمه آسیبها و یا سلامت روحی و جسمی جامعه میباشد.
آسیبهایی مانند: آزار جنسی، اخراج از خانه، ازدواج اجباری، طلاق، بالارفتن سن ازدواج، آزار بدنی، خشونت علیه؛ کودکان، زنان و سالمندان، اختلافات زناشویی، کشمکش ها و جدالهای مستمر، بی بند و باری، روابط ناسالم دختر و پسر، روابط نامشروع بین زنان و مردان، ناسازگاریها در روابط زناشویی، فرار از خانه و… تنها در نهاد خانواده به فرزندان و دیگر اعضا وارد میشود.
خانواده آسیبدیده، جامعه را نیز در معرض آسیب قرار میدهد. یعنی علاوه بر اینکه خود با مشکل مواجه میشود، جامعه نیز از وضعیت پدید آمده برای این خانواده ها متضرر شده و زمینهی توسعه آسیبهای اجتماعی از محیط خانه به اجتماع فراهم میگردد. یکی از مشکلات خانواده های آسیبدیده؛ ناکارآمدی و تطبیق ناپذیری آنها است. به طوری که این نوع خانواده ها به خوبی وظایف خود را به لحاظ اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و تربیتی ایفا نمیکنند.
سه دسته عوامل آسیبزا که بر یکدیگر اثر میگذارند خانواده را تهدید میکنند:
اول: ضعف اعضای خانواده در مهارتها و انحراف در نگرشها.
دوم: انحراف در ساختارهای مدیریتی، حقوقی و اخلاقی خانواده.
مثال: رواج ساختار اقتدار عرضی یا دمکراسی در خانواده.
سوم: انحراف در دیگر نظامهای اجتماعی اثرگذار بر خانواده.
الف) رسانه های جمعی به عنوان یکی از اجزای نظام فرهنگی و آموزشی کشور، امروزه رقیب کارکرد تربیتی خانواده و یکی از بزرگترین منابع اطلاع رسانی و آموزشی به شمار میروند. متأسفانه خواسته یا ناخواسته رسانه ها افزون بر رواج آموزه های فمینیستی، الگوهای ناسالمی از ساختار خانواده را ارائه میدهند.
ب) نظام آموزشی برخلاف رویکرد دینی، تفاوتهای جنسیتی را در برنامه های آموزش نادیده میگیرد، و در عمده موارد کارایی خود را به عنوان متولی آموزش و پرورش فکری و تربیتی جامعه به ویژه نوجوانان از دست داده است.
ج) نظام اقتصادی، در بحث سیاست گذاری و برنامه ریزی و قانون حمایت چندانی از خانواده به عمل نمیآورد. درخانواده متعادل اسلامی، اشتغال زنان در برابر وظایف اصلی آنها به عنوان مادر و همسر و محور عاطفی خانواده، نقشی فرعی به شمار میرود و نظام اقتصادی باید متناسب با شرایط زنان فرصتهای شغلی ویژه فراهم کند.
به دلیل اهمیت موضوع و کمرنگ شدن کارکردهای نهاد خانواده در شرایط معاصر کنونی و بررسی آن، به آسیبزایی نهاد خانواده منجر میشود، یکی از مسائل دیگری که به نوعی با تضعیف یا تقویت عملکرد خانواده مربوط است؛ مجموعه ای از هنجارهای غیراجتماعی است که بین اعضای خانواده و با همکاری و تعاون میان آنها به وجود میآید. اعتماد، همبستگی، پایبندی به تعهدات و همیاری، جزء شاخصهای عمده سرمایه اجتماعی محسوب میشود. نتیجه اینکه سرمایه اجتماعی به نحوی متناظر با نظم اجتماعی است. افزایش آن، تقویت نظم و کاهش آن انحرافات، مُعضلات، و ناهنجاری های اجتماعی را به دنبال دارد.
چنانچه سرمایه اجتماعی به معنی وجود هنجارهای رفتاری و تشریک مساعی باشد، کج رفتاری اجتماعی نیز نشانه فقدان سرمایه اجتماعی است. تاریخ زندگی بشر تغییر و تحول در نظام هنجارهای اجتماعی است، که با صنعتی شدن جوامع شدت گرفته و در پارهای موارد زمینه زوال برخی نهادها و سازمان های اجتماعی (چون نهاد خانواده) را فراهم ساخته است.
افزایش طلاق، خانواده تک والد، ازدواج سپید، کودکان نامشروع (کودکان زنان ازدواج نکرده) همه نشانه های محکم چنین زوالی هستند که مانند موجی سهمگین در همه جوامع بشری کمر به نابودی نهاد خانواده و سرمایه اجتماعی مرتبط با آن بسته است. در این میان برای نجات جامعه باید راه حل و راهکارهایی مناسب بهبود عملکرد خانواده ارایه داد. گرچه سرمایه اجتماعی، یک رهیافت مثبت است، اما مطالعات نشان میدهد که سرمایه های اجتماعی فاسد یا کاذب، به شکلی غیرمستقیم نهاد خانواده را به سوی آسیب های اجتماعی میکشانند.
سرمایه اجتماعی در بین گروه های ضدهنجار، آنارشیست و… نیز وجود دارد ولی از نوع درون گروهی و منفی است. اگر سرمایه اجتماعی فاسد در جامعه یا نهاد خانواده زیاد شود میزان تسری پذیری آسیب های اجتماعی و جرم و جنایت، خودکشی و… در جامعه یا خانواده زیادتر خواهد بود و آسیبهای مختلف اجتماعی به خصوص خشونت، نهاد خانواده را تهدید میکند.
خانواده اولین نهاد اجتماعی است که برخی از پژوهشگران پیدایش آن را همزمان با ظهور مالکیت فردی میدانند. در جامعه ایران نیز از دیرباز نهاد خانواده اولین و مهمترین بستر اجتماعی شدن فرد و فراگیری آموزه ها، ارزشها و هنجارهای اجتماعی بوده و هست. این ساختار همواره دارای کارکردهای بسیاری بوده که منجر به قوام و دوام اجتماعی در ایران نیز گردیده، و به خانواده وجهای «مقدس» داده است.
خانواده رسالت تداوم نسلها را بر عهده داشته که کیفیت و کمیت نسل فردا را رقم میزند و در تربیت فرزندان سالم جایگاه مهمی دارد. به رغم اهمیت حیاتی خانواده در سلامت جسم و روان انسان، چارچوب خانواده جدید در معرض تهدیدها و آسیب های بسیاری است. بسیاری از خانواده ها به طور نسبی در معرض آسیب قرار دارند، ازاینرو نهاد خانواده باید هوشیارانه و دقیق عمل کند تا با بن بست و انحرافات ناشی از آسیب های اجتماعی مواجه نشود.
سلام
آقای دکتر شما راجع به خانواده هم مشاوره دارید؟