خانواده

گره های زندگی

گره های زندگی-دکتر افشین طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

اگر بخواهیم به طبقه­ دهم یک ساختمان برویم، باید از پله­ ها بالا برویم یا سوار آسانسور شویم، خودبخود که به طبقه­ دهم منتقل نمی­گردیم، یا رنج و خستگی پله­ ها را باید بکشیم، یا در نوبت بایستیم و در اتاقک کوچک آسانسور سوار شده و راحت بالا برویم.

برای حل هر مشکلی هم باید راهی را انتخاب کرد؛ مثل همین رفتن به طبقه­ دهم. برخی مشکلات راه­ حل­های متعددی دارند ولی بعضی دیگر کمتر. شاید یک ساختمان علاوه بر آسانسور و پله، پله برقی هم داشته باشد(یعنی راه سوم برای بالا رفتن). پسر بزرگم همیشه تکیه کلامش، جمله ­ای پُرمعنی و قدرتمند است: «این انتخابیه که تو کردی».

حرف درستی است، ما در مواجهه با هر رویدادی قدرت انتخاب داریم و معمولا این انتخاب­ها را با توجه به پیش­نویس­ها و چارچوب­های ذهن­مان انجام می­دهیم (به خوب و بد آن کاری ندارم، چون اساسا مفاهیمی چون خوب و بد نسبی ­اند). اگر قرار باشد گره­ های کور طنابی را باز کنیم، باید با فکر و دقت و حوصله­ فراوانی این­کار را بکنیم. استفاده از زور و کشیدن تنها کار را خرابتر می­کند. در مورد گره ­های ذهنی یا در برخورد با مشکلات زندگی نیز بیش­تر اوقات باید صبور باشیم، تا با درایت بتوانیم راه کار برون رفت از گرفتاری و دردسر پیش آمده را پیدا کنیم.

 

وقوع بسیاری از مصایب و گرفتاری­ها شبیه به آن است که؛ برق شهر شب هنگام برود و ناگهان تاریکی همه جا را فرا گیرد. اگر بخواهیم به اتاق دیگری برویم حتما به چند میز و صندلی و در و دیوار برخورد می­کنیم، برای همین بهتر است اول با احتیاط دنبال شمع یا  چراغ قوه­… بگردیم تا نور اندکی فراهم نماییم.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید