اجتماعی

نویسنده و فرهنگ مطالعه

نویسنده و فرهنگ مطالعه - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

نویسنده و فرهنگ مطالعه:

خواننده­ امروزي ديگر حوصله­ خواندن آثار توصيفي حجيم مثل؛ كتاب‌­هاي كلاسيك قرن نوزده را ندارد، براي همين مي­رود سراغ اينترنت و وبلاگ­‌ها، در نتیجه به نويسنده توصیه می‌شود در نوشته‌ها­ي خود قالبي تازه و فرمي دگرگون شده پيدا كند تا جوانان لپ­ تاپ را ببندند و كتاب او را بخوانند. منظور این‌که نوشته باید فضا، ريتم و سرعتي متناسب با دنياي امروز داشته باشد.

ازاینرو آوانگارديسم ادبي ضرورتی اجتناب­ ناپذير است كه هر چند سال يك‌بار توسط پيش قراولان عرصه­ ادبيات بايد مثل خون تازه به رگ­هاي جامعه­ ادبي تزريق شود. وقتي تحولات اجتماعي و تكنولوژيك در همه­ زمينه‌هاي زندگي مردم وارد مي­شود و حتا ساختارهاي روابط انساني تحت تاثير بسياري عوامل بيروني و محيطي قرار مي­گيرد، در چنين شرايطي ديگر در آن چارچوب‌ها و فرم‌هاي سنتي نمي­توان منظور و مقصود نویسنده را به مخاطب انتقال داد، چون خواننده نخواهد داشت، درنتيجه نویسنده نياز به زبان، قالب و فرم‌هايي تازه دارد، پس بايد دست به بدعت بزند و ساختارشكني كند تا بتواند توجه مخاطبان را جلب نمايد.

اگر نویسندگان شناخت و درك درستي از ادبيات كلاسيك، قصص قرآني، و حتا دفاع مقدس داشته باشند، همين‌ها منابع وسيعي براي ابداع فضاهاي تازه­ داستاني به ­وي‍‍‍ژه از نوع پُست مدرن در اختيار نویسنده جوان قرار مي­دهد تا به زباني جديدتر و امروزي‌تر و دل پسندتر، مخاطبان تازه‌ای بیابند‌.

نمي­توان شانه از زير بار مسوليت خالي نمود كه چون مخاطب كم است پس نویسنده هم آثاري نازل خلق كند تا افراد بیشتري آن را بخوانند. اصلا اين استدلال قابل توجيه نيست چون بسياري از كتاب­‌هاي بزرگ و پرفروش در هر دو سطح مطرح بوده‌­اند، يعني هم ارزش‌­هاي ادبي داشته‌­اند و هم عامه پسند بوده‌­اند و مردم از خواندن­شان لذت مي­بردند. شايد بشود جور ديگري هم مساله را توجيه كرد كه چون كتاب­خوان كم است، در نتيجه شرايط چاپ و نويسندگان اين­ گونه شده، ولي بازهم اين دليل نمي­شود، چون هر مشكلي راه ­حلي دارد. مي­توان از افراد خير و نيكوكار كمك گرفت تا با سرمايه­ گذاري كتاب‌هاي نويسندگان را خريداري كنند و در اختيار جوانان قرار دهند، مي­توان زمينه­ عرضه­ كتاب به ­صورت هديه در مسابقات ورزشي- مدارس- دانشگاه­‌ها- كانون‌­هاي فرهنگي- موسسات- شركت‌ها- كارخانجات و… را فراهم نمود. اين كار احتياج به برنامه ­ريزي دارد. به هركس كتاب هديه دهيد او آن را نگه مي‌دارد، بالاخره يك نفر كتاب را مي­خواند. كسي كتاب را دور نمي‌اندازد.

گرچه در زمينه­ ادبيات استعدادها و پتانسيل و ظرفيت‌هاي فراواني وجود دارد ولی نويسندگي در ایران شغل­ نيست، نویسندگان داستان‌نويسي را براي دل­شان انجام مي­دهند، يعني يك كار احساسي، ازاين­رو بايد از نويسنده حمايت كرد تا سمت و سويي صحيح و حساب شده پيدا كنند و هدف و چشم ­اندازي روشن داشته باشند. به بیانی روشن‌تر براي رسيدن به معيارهاي جهاني اول بايد زير ساخت‌هاي آن فراهم باشد، ابتدا بايد سازوكارش را درست كرد.

نويسنده انسانی هنرمند تنها و شكننده است، که نسبت به اجتماع و رويدادهاي پيرامون خود حساس می‌باشد و دغدغه‌ها و احساساتش را در قالب كلمات جاري می‌كند. باید دقت کنیم نویسنده تاجري بازاري نیست که از او انتظار داشته باشيم تعاملات خريد و فروش كاغذ و قرارداد با ناشر و چانه‌­زني بر سر درصد حق تاليف و فروش آثارش را هم مدیریت نماید، بعد هم  بتواند ادبيات ما را جهاني كند و ساختارهاي تازه‌­اي در ادبيات، متناسب با مختصات جهان امروز، ابداع نمايد، قطعا اين تضادها ناشدني است. اگر در بر همين پاشنه بچرخد مسلما استعدادهای بالقوه‌ي نويسندگان ما به فعل نمي­رسد یعنی با انگيزه‌­هاي بيروني چقدر نويسندگان مي­توانند به انگيزه‌هاي درون‌ي­شان تكيه كنند.

حمايت مسولان، افراد خير و به خصوص ناشران از نويسندگان امري واجب و ضروری است، از آن‌جایی که بخش بزرگی از جريان فرهنگي كشور بر عهده­‌ نویسندگان می‌باشد، باید همه‌ی دست‌اندرکاران و ناشران نگاه‌شان را به نويسنده تغيير دهند، یعنی آن­ها را به چشم مشتري نبينند، نويسنده فرهنگ­ ساز و هنجارساز است، نويسنده مي­‌تواند؛ مثبت ­انديشي، خوش‌­بيني، پرهيز از خشونت، دوستي، محبت، ايمان، اميد، عشق و بسيار از كرامات انساني را رواج دهد، يا بر عکس منفي‌بيني، پوچي‌گرايي، تباهي، نفرت، خشم، ياس، اندوه و سياهي ­را. ناشر بايد چتري باشد بر سر نويسنده. وزارت ارشاد، ناشران و دیگر ارگان‌های فرهنگی بايد با جان و دل از نويسندگان حمايت­ كنند. هرچه نويسندگان درگیر مسايل مادي نشوند و وخاطرشان جمع باشد، زمينه­‌ باروري بهتر و بيشتري خواهند يافت. اكثر نويسندگان به حداقل‌­ها راضي­اند، ولي به شرطي كه كرامت و حرمت قلم آنان حفظ شود.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید