خانواده

فقط باید باور کنیم

فقط باید باور کنیم - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

فقط باید باور کنیم :

آن چیزی که همه بر آن توافق داشته و دارند این است که خانواده مانند یک پیکر زنده است که از اعضای مختلفی تشکیل شده. این پیکر نیاز به تغذیه دارد؛ باید چیزهایی به او بدهیم تا سرپا و سلامت بماند. همه ما باید یاد بگیریم و به فرزندانمان هم یاد بدهیم که خانواده یک عنصر زنده است. در این پیکره، همه اجزا به هم پیوسته‌اند. اگر یکی از اعضای خانه به هر دلیلی ناراحت، نگران یا افسرده باشد، نمی‌توان انتظار داشت که اعضای دیگر بدون توجه به او زندگی عادی خود را ادامه دهند. این قانون طبیعت است که حیات همه اجزای هر پیکره زنده‌ای به یکدیگر وابسته و بر یکدیگر اثر گذارند.

 برای یک زندگی شیرین و همراه با تفاهم، باید همه افراد خانواده با هم همراه باشند. همراهی گام اول زندگی موفق زیر یک سقف و در یک چاردیواری است. همین جا به این نکته اشاره کنیم که تفاهم به این معنی نیست که همه افراد خانواده باید در تمام موضوعات هم رای و هم عقیده باشند؛ بلکه منظور در کنار هم بودن است. این‌که به رای دیگران احترام بگذاریم و در یک جمع دوستانه به حل مشکلات خانوادگی بپردازیم.

نکته بعد که متاسفانه در این روزگار کمتر به آن توجه می‌شود این است که خانواده برای زنده بودن بیش و پیش از هر چیز به  احترام، عشق وگذشت نیاز دارد. این روزها همه افراد آن‌قدر درگیر مسائل و مشکلات زندگی روزمره شده‌اند که اصل زندگی را فراموش کرده‌اند، به همین دلیل اغلب ما آدم‌ها همه‌چیز در چهار دیواری‌هایمان می‌ریزیم جز عشق و محبت و پس از مدتی تعجب می‌کنیم از این‌که می‌بینیم دور و برمان پر شده از توقع، انتظار، بدخُلقی، خشم، غم و… که همه مانند میکروب‌هایی خطرناک بر پیکر زندگی می‌تازند. اگر فکری برای مقابله با این تهاجم نکنیم، همین‌ عناصر منفی و تخریبی زندگی به زوال می‌کشند و تک تک اعضای خانواده را از پا درمی‌آورند. شاید بتوان این چنین تشبیه کرد که بیشتر ما به‌عنوان افراد یک خانواده، روی گسل فعالی قرار داریم که هر آن باید منتظر باشیم، زلزله‌ای زندگی‌مان را از هم بپاشد.

 راه‌حل چیست؟

برای این‌که زندگی‌مان، بو و رنگ واقعی زندگی بگیرد باید فکری کنیم. باید نوری بر این چاردیواری‌ها بتابد. نباید دست روی دست بگذاریم و آن قدر نگاه کنیم تا زندگی جلوی چشمان ما از پا دربیاید. فرصت ما برای زندگی محدود است. بیهوده این فرصت را از دست ندهیم.

باید یاد بگیریم از دنیای فکر و خیال بیرون بیاییم. با ای‌کاش و حیف و… کاری از پیش نمی‌رود. خانواده ما همین است که هست و ماها همین‌هایی هستیم که می‌بینیم. باید برای بهتر شدن همین شرایط گامی برداشت و کاری کرد. باید از خیال‌های پوچ و واهی دور شد بهتر است. گام بر زمینی که روی آن زندگی می‌کنیم، بگذاریم و راه‌های پیش‌رو را بهتر بشناسیم. خیال‌های غیرواقعی، ما را در جایی بین زمین و آسمان نگه می‌دارد. در چنین شرایطی راه به هیچ کجا نمی‌بریم. باید این فکرها را دور بریزیم؛ باید زندگی را جور دیگری ببینیم. این کار سخت نیست. فقط باید باورش کنیم. از همین امروز، سهم احترام – محبت – گذشت را در زندگی‌های خود بیشتر کنیم. دست به زانو بگیریم و بلند شویم و در دنیای واقعی راه‌های سعادت را بجوییم. این خواستن، گام نخست است.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید