خانواده

صلح طلبی

صلح طلب - دکتر افشین طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

صلح­ طلبى به­ معناى دورى از خشونت است; نه حالتى در برابر خشونت. صلح­ طلب كسى است كه تحت هيچ شرايطى وارد شرايط خشونت­بار نمى­ شود. صلح ­طلب، براى رسيدن به قصد خود، به هيچ روى خشن نمى­ شود. او در روابط و فعاليت­ هاى اجتماعى و… طالب آرامش است.

«صلح طلب، درگير هيچ نوع عمل خشونت­ باری نمى­ شود»

شخص صلح­ طلب، كه خوى و فطرتى آرام دارد و صبور است; در مقابله با فرد يا افراد پرخاشجو و خشن، قادر به مديريت اوضاع، رهبرى شرايط و از بين بردن نزاع و درگيرى است. چنين فردى، به ­راحتى قادر به­ كنار آمدن با همسايه ­اى عصبى، همكاران ناراحت، و رئيس خشن مى­باشد. بدون شك، خشونت، خشونت مى­آورد و كمتر كسى قادر به مهار اوضاعى بدون عقل و منطق است. اگر آتش برافروخته شود، تر و خشك با هم مى­ سوزند.
بر خلاف صلح­ طلب­، پرخاشجو، به ­سادگى از كوره درمي­رود، ناسزا می­گوید، توهين می­کند، تهمت و افترا می­زند، دست به ­يقه می­شود و درگيرى را آغاز مى ­كند. شناسايى اين افراد آسان است. كنار آمدن با چنين كسى، به ­شرطى كه از درون صلح ­طلب باشيد، كار چندان سختی نیست. قدرت مغز و قوه تشخيص و درك صلح ­طلب، به هنگام خونسردى و آرامش، فعال است; ولى، فرد خشن، سطح ادراكش افت کرده، و قادر به مقابله  با حريفى آرام و خونسرد نيست.

 

برخی از دانشمندان معتقدند كه پرخاشگرى صفتى ذاتى ا­ست; يعنى، هم­چنان كه غريزه زندگى، ما را در جهت ارضاى نيازها و حفظ سلامتى هدايت مى­ كند، غريزه مرگ، به شكل پرخاشگرى، مى­ كوشد تا به نابود ­كردن و تخريب بپردازد. اين غريزه چنان­كه بتواند ديگران را از بين مى ­برد(مولانا بر اين باور است كه صلح و جنگ تجلى صفات الهى­ ست. بر اساس اين ديدگاه، رفتارهاى آدمى در عرصه­ ى امكان با خشم و ستيزه، نشانه­ ى تجلى قهر الهى ا­ست. صلح و آرامش، ظهور و مهر عظمت الهى در عرصه­ ى جان آدميان است)عده ای ديگر از دانشمندان علوم اجتماعى و روانى معتقدند پرخاشگرى ريشه در اجتماع و تربيت دارد، و با استفاده از راه­كارهاى آموزشى قابل پيش­گيرى ا­ست.

 

شايد بتوان­ گفت كه ناموفق ­بودن، ناكامى در دسترسى به ­مواهب زندگى و… ­باعث بروز خشونت­هاى مختلف توسط افراد مى ­شود.پرخاشگرى مى ­تواند ناكامى­ هاى فشرده را رها­سازد و نوعى تسكين موقتى، براى فرد مهاجم فراهم آورد; اما پايان آن رضايت­ بخش نيست. صلح ­جويى، تلاشى شرافتمندانه است. اگر هركسى، سعى ­كند به­ سوى صلح­جويى گام بردارد; جامعه و محيط زندگى ما، جايى به­ مراتب بهتر، زيباتر و امن­تر خواهد بود. يك صلح­ طلب واقعى به ­نداشتن رفتارهای خشن و سخت، علاقمند است; تا اين­كه سعى در مهار خشونت كند.

ساده­تر:  اگر قصد درگيرى فيزيكى نداريد، مى ­توانيد بالقوه، يك صلح­ جوى واقعى باشيد. يعنى توانايى و قدرت صلح­ طلبى را دارا باشيد. اگر وارد فاز خشونت و درگيرى، حتا در راستاى دفاع از خود، بشويد، بايد عواقب آن را نيز قبول كنيد. اگر وسط خيابانى پر رفت و آمد بايستيد; خطرتصادف و برخورد اتومبيل را نيز بايد بپذيريد.

 

مثال بالا، وضعيتى­ است كه بيش­تر قربانيان فجايع خشونت­ بار اجتماعى، با آن رو­برو مى­ گردند. رويارويى با آدمى پررو، خشن، بد زبان، ناسزاگو و… همان­قدر براى آدمى مؤدب و با­منش، خطر دارد كه وسط خيابان بايستد. موضوع، ساده است; در برابر چند نفر آدم بى­ تربيت، زبان باز و هرزه­ گو، در خيابان، مهمانى و يا هر جاى ديگر، بايد به­ همان شيوه، با همان سلاح، با ايشان مقابله كنيد; اگر نمي­توانيد بهتر است گذشت كنيد و به­ راه خود برويد.

«آگاهى، شناخت و پرهيز، به ­گونه­ اى مؤثر،احتمال درگيرى را كاهش مى­ دهند»

قبول مسووليت

تفاوت زيادى بين اشتباه ­فردى و مسئوليت ­شخصى در هر حادثه ­اى وجود دارد. موضوع مهم براى هر كس، رعايت اصول و مسئوليت­ پذيرى در دفاع از خود است. مسئله مهمى كه در موضوع حمله شرارت­بار، مطرح می­شود، چه از جايگاه قربانى چه مدافع، ممكن است ناراحتى، ضرب و شتم و جرح به ­همراه داشته ­باشد. در حالت ­عادي كسى حاضر به ­تحمل سختى و مرارت بى­ خود و بى ­دليل نيست.

در بحث دفاع نيز، چنين تحليل ساده ­اى وجود دارد. اگر اتومبيل، دزدگير و بيمه داشته باشد، اگر منزل­تان مجهز به ­نرده­ هاى ايمنى و دزدگير باشد، اگر به محل ­هاى تجمع اراذل و اوباش نرويد، اگر و اگر و… هزاران اگر ديگر را رعايت كنيد، احتمال وارد شدن­تان، در يك فرايند دفاعى خيلى كم خواهد بود. مسئوليت انسانى و اخلاقى و اجتماعى ايجاب مى­كند كه تا حد امكان با­ تمام قوا و نيرو و امكانات موجود، سعى در توقف خشونت كنيد. هر مشكلى، راه­ حل­ هاى متفاوتى دارد. سعى­ كنيد راه­ حل مناسب را پيدا كنيد; زود تصميم نگيريد، به ويژه در اوضاع بحرانى و خطرناك، كه احتمال درگيرى و عواقب بعدى وخيم را در بر داشته باشد. خيلى اوقات، يك سكوت مصلحتى، خيلى بيش­تر از جوابى نسنجيده، راه­گشا است.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید