هرکس در بستر خانواده خود شکل میگیرد. چهارچوب هر خانواده هم با خانواده دیگر فرق میکند؛ یعنی هر خانواده بسته به زمینه فرهنگی و تربیتیای که دارد روی فرد تأثیر متفاوتی میگذارد.
تناسب فرهنگی، اجتماعی و تناسب خانوادگی زن و مرد نقش بارزی در سلامت روانی ازدواج بازی میکند. ازدواجهای بیشماری به خاطر تفاوت فرهنگی و مشکلات اخلاقی، بینشی، فهمی، نوع برخورد با موضوعات و… دچار اختلافات متعدد و روزمره میشوند.
با وجود نقش مهمی که خانواده در شکلگیری شخصیت ایفا میکند، این مسئله در ازدواجهای امروزی گاه با فرضیه «من قرار است با خودش زندگی کنم، نه خانواده اش!» نادیده گرفته میشود. اغلب دختر و پسر، یکدیگر را خارج از کانون خانوادگی میبینند. مثلا در دانشگاه با هم آشنا میشوند، در حالی که نمیدانند طرف مقابل شان محصول چه خانوادهای است!
درحقیقت تناسب خانوادگی (کفو) عبارت است از حفظ تناسب در مبادی باورها – تمکن مالی – اختلاف سن – فرهنگ – تربیت – سنن – مذهب و… بی تناسبی فاحش مالی – فرهنگی – دینی و باورها قطعا موجب بروز مشکلات و اختلافات عدیده بین زن و شوهر میشود و تلخی به بار می آورد. عدم توجه به معنویت و دینداری زمینه ساز رشد و افزایش نقاط ضعف و به وجود آمدن اختلافات تازه و ریشه دار خواهد بود.
«زوج جوانی که از نظر سطح تحصیلات و وضعیت مالی خانوادگی تناسب داشتند با هم ازدواج کرده بودند. در ساختار خانواده دختر، مادر محور بوده و تعیین تکلیف میکرده است، ولی در خانواده پسر، زن جایگاه و ارزشی نداشته است. مادر پسر، سی سال وظیفهای جز بچه داری و پخت و پز و رُفت و روب نداشته است. نگاه پسر به زن اینگونه شکل گرفته و نگاه دختر آنگونه پس این دو، تناسب خانوادگی ندارند، هر چند شبیه و در یک طبقه اجتماعی باشند».
«دختر جوانی از خانوادهای با تمکن مالی زیاد که بدون هیچ محدودیتی پول خرج میکند و به انواع مسافرتهای پُر هزینه میرود، اگر با پسری ساده و قناعت پیشه از یک خانوادهی کاملاً متوسط ازدواج کند، دچار برخی اختلافات و ناراحتیها و گاه جداییها میشوند. مثلاً دختر، پسر را به خسیس بودن و پسر، دختر را به ولخرج بودن متهم میکند و هر یک ادعا میکنند که طرف مقابل قادر به درک وضعیت یا تأمین نیازهای او نیست».
اعتقادات و باورها، جنس محکمی دارند و تغییر نمیکنند، مگر بر اساس شناخت. فرهنگ یعنی بایدها و نبایدهایی که تعیین تکلیف میکند. فرهنگ به ما میگوید چه چیزی درست است و چه چیزی غلط؟ چه کاری باید انجام شود و چه کاری نباید.
بایدها و نبایدهای هر یک از ما، که حاصل فرهنگ است، فرق میکند. روابط اجتماعی، رفتار خانوادگی، نوع حرف زدن و غذا خوردن و… همه برخاسته از فرهنگ ماست. درحقیقت باید گفت هیچکاری نیست که به فرهنگ ارتباط نداشته باشد. ازاینرو، لازم است که دختر و پسر از نظر فرهنگ اجتماعی به یکدیگر نزدیک باشند. فاصلههای فرهنگی زیاد، زندگی این دو را تحتالشعاع قرار خواهد داد.
ازدواج در ایران به معنی پیوند دو فرد نیست؛ پیوند دو خانواده است. به همین دلیل باید قبل از ازدواج درخصوص خانواده شریک انتخابیتان حساسیت به خرج دهید. ازدواج های اجباری نیز ریشه برخی از اختلافات و درگیری ها و برخوردهای احساسی و عاطفی بین زن و مرد میباشند، همچنین ازدواجهایی که بدون رضایت والدین شکل گرفته باشند هم دچار مشکلاتی خاص میشوند. ازدواجهای اجباری از رسوم جاهلیت است که رسول گرامی اسلام با آن مخالف بودند و افراد را متقاعد میساختند که دختر و پسر با عشق و علاقهی قلبی باید ازدواج کنند، و نه فقط به خاطر رضایت والدین.