اجتماعی

انرژی حیاتی ذهن

انرژی حیاتی ذهن - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

انرژی حیاتی ذهن:

اگر انرژی حیات صرف انجام کارهای بیهوده شود(روابط غیرضروری یکی از این موارد است) به اصطلاح دچار نشتی انرژی می‌شویم مانند یک لوله­ آب که چند سوراخ ریز و درشت در آن ایجاد شده باشد، مسلم است آب از سوراخ­‌ها به بیرون می­زند و شدت­‌اش کاهش پیدا می­کند.

به ­همین ترتیب انرژی ما هم اگر صرف کارها یا افرادی شود که جزو امور اصلی زندگی نیستند، دچار کمبود انرژی می­شویم و یک وقت به خود می‌آییم که نیرو­مان کاهش پیدا کرده، کم حوصله و بی­‌حال و حتا افسرده شده‌­ایم و دیگر نیروی انجام کارهای عادی­‌مان را هم نداریم. اما متوجه نیستیم مشکل از کجاست و علت آن ­را به خستگی، کار زیاد، نداشتن تفریح و مشابه این‌ها نسبت می­دهیم و متوجه نیستیم که نیروی­مان را بیهوده به هدر می­‌دهیم.

متاسفانه برخی افراد نه تنها انرژی­ ما را هدر می­دهند، بلکه به روح و روان ما سم تزریق  می­کنند و طبعا این سم روح ­ما را آلوده می­کند و خود این آلودگی هم به کرختی بیش­تر منجر می­شود. سنگینی، بی­انرژی بودن و درنهایت سمی شدن (منفی‌گرایی) نتیجه­ معاشرت با افرادی است که خیلی پیش از این­ها می‌باید از بودن با آن­ها صرف­نظر می­‌کردیم.

کار ذهن

کار ذهن تولید فکر است، ذهن این کار را بی­‌وقفه انجام می­دهد. بیش­تر افکار معنا دارند و برخی چندان معنایی ندارند. گاهی افکار به­ حل مشکلات منجر می­شوند و گاه یک فکر با ترسی که ایجاد می­کند ما را زمین­‌گیر می­سازد. شاید فکری به پیشرفت زندگی کمک کند و فکری دیگر مایه­ سرزنش خود و نفرت از خویشتن ­شود. «فکرها در لحظه‌ای کوتاه و آن هم فقط در «سیناپس‌های» مغزی وجود خارجی پیدا می­کنند. با وجودی که برخی افکار غیرواقعی و پوچ هستند، ولی آن­ها را جدی می­گیریم و در برابرشان واکنش نشان می­دهیم.

ما ­هر چه را ذهن تولید کند، باور می­کنیم، و همین امر ریشه­ بسیاری از دردها و رنج­‌ها به ­شمار می­رود درست مثل این ­که در دامی گرفتار شده­ باشیم. برای رهایی از این دام، فقط یک راه وجود دارد، و آن­ گرفتن مهار افکارمان به دست خودمان است. آگاه بودن از فرآیند فکری و عادات ذهنی امر مهمی است. هرکس در روز به چند هزار موضوع مختلف فکر می­کند که بیش­تر آن­ها زاییده­ نگرانی از آینده است، «شرایط اجتماعی و تجربیات زندگی» باعث تفکرات منفی می­شوند. تذکرات رایج والدین(در دوران کودکی) مانند: «بپا زمین نخوری، دست نزن، نکن، ساکت باش و…»! آدم­‌ها را به تفکر منفی­ ترغیب می­کند.

به­ علاوه، اغلب مردم فکر می­کنند که شایسته­ موفقیت نیستند یا توانایی دسترسی به ­آن ­را ندارند. آن­چه مسلم است برای دست­یابی به نظام فکری مثبت(باورهای نوین)؛ باید براین موانع غلبه نماییم(ساختارهای منفی ذهن). باورهایی در عمق ذهن هركسي وجود دارند که زندگی او را به پیش می­برند و ممکن است خودش هم از آن آگاه نباشد. اگر به تصمیمات سال‌هاي اخير خودمان توجه کنیم، متوجه می­شویم ذهن‌مان بر چه مبنایی کار می­کند. کارهایی که کرده‌­ایم (خوب و بد) حلقه­ دوستان­مان و…

ما هر روز با انتخاب‌های زیادی روب­رو هستیم، که بسته به عقاید و باورها تعداد محدودی از آن­ها را برمی‌گزینیم ذهنی منفی بر تصمیم ما و آن­ چه انتخاب­ می­کنیم تاثیر عمیقی می­گذارد. شاید بهتر باشد این انتخاب‌ها را درهای بسته­‌ای تلقي كنیم كه در برابر خود می­بینم و نمی­دانیم سوی دیگرش چیست. پیچاندن دستگیره و وارد شدن همیشه آسان­ است، اما خروج؛ ممکن است سال‌ها به طول انجامد.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید

2 دیدگاه

  • سلام ممنون از مطالب خوبتون. ببخشید میخواستم ببینم برای کسایی که امکان اینو ندارند که حضورا مراجعه کنند به مطبتون امکانش هست که جایی مثلا از طریق تلگرام یا تالار گفتمان مشکلاتشونو باهاتون در میون بگذارند؟ ممنون میشم جواب بدید