روانشناسی

اندوه و نگرانی

اندوه و نگرانی-دکتر افشین طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

اندوه و نگرانی در دو حالت معنا پیدا می­کنند:

۱- با گذشته و آینده

۲- با ارزیابی رویدادها و ارزش­ها در ذهن

 

با مقایسه­ اوضاع خودمان در آینده و گذشته دچار غم و غصه یا دلواپسی و نگرانی می­شویم. اگر کسی یاد بگیرد ذهنِ از هم  گسیخته­ اش را (که گویی کار  آن مقایسه دایم وضعیت­ها و شرایط و مفاهیم و امور باهم است) زیر سلطه­ خود درآورد، دیگر دچار اندوه و نگرانی نخواهد شد؟ بیش­تر ما آدم­ها چون ذهنی تربیت نشده داریم؛ وقتی غذا می­خوریم در حقیقت مشغول هرکاری هستیم جز غذا خوردن، بدین معنی که حین خوردن به جای لذت بردن از غذا مشغول ارزیابی اوضاع و احوال خودمان می­شویم، یا با دیگران حرف می­زنیم، و این موضوع به تمام لایه­ ها و زوایای زندگی­مان سرایت می­کند و مانع می­شود که از رویدادهای جاری لذت ببریم.

 

همه­ انسان­ها، دنیای واقعی را خارج از وجود خویش می­دانند و زندگی را تماس داشتن با واقعیت­های بیرونی که پیرامون­شان را احاطه کرده محسوب می­کنند­، آن هم از طریق تماس­های جسمی. انسان ترجیح می­دهد به جای کشف اعماق پنهان درون خود به کاوش آسمان­ها و دریاها بپردازد.

«جهان هستی در حقیقت جای دیگری نیست و همیشه این­جا و اکنون بوده ولی با مکاشفه­ «این­جا و اکنون» آن هم در وجود خویش می­توانیم دنیا را بشناسیم و زندگی را درک کنیم. اگر دنیای درون خود را کاوش نکنیم، به واقعیت هستی نیز پی نخواهیم برد». (هنر زندگی- ویلیام هارت)

 

آدم­ها به­ دنبال آرامش­ اند. همه می­خواهند زندگی شاد و آرامی داشته باشند و آن را حق خود می­دانند. ولی با این وصف بسیاری از ما نمی­توانیم به شادمانی واقعی دست پیدا کنیم. گرچه تلاش بسیاری برای به چنگ آوردن­ اش، می­نماییم. ولی ردپای نارضایتی در جای­جای زندگی ما وجود دارد و بارها، آن ­­را و آشفتگی و عصبانیت و رنج را به فراوانی تجربه کرده­ ایم، گویی این­ها ساده­ تر دردسترس­ مان قرار می­گیرند. انگار آلوده شدن فضای پیرامون زندگی هرکدام از ما به عناصر سرشار از غم و اندوه و پریشانی فراهم و آسان­تر است تا مهیا شدن محیط  زندگی­مان به شادی و نشاط و بالندگی.

در اصل مشکل اساسی این است که ماهیت هر یک از رویدادهای فوق و روند چون و چرای آن­ها ناشی از بی­خبری ماست. برای رهایی واقعی از بدبختی­ها و رنج­ها باید به بصیرت درونی رسید. باید راهی را پیدا کرد تا به واقعیت ماهیت وجودی خودمان که به رهایی از کشمکش­ های ذهنی می­انجامد، دست­یابیم. همه چیز (چه خوب، چه بد) ریشه در درون ما (در ذهن) دارد. موضوع این است که آن­گونه که انسان­ها در روند رشد اجتماعی و بزرگ شدن طبیعی، تربیت و آموزش می­بینند، ذهن­شان تعلیم نمی­یابد. از این جهت تمام ارزیابی­ها و سنجش­ هایی که در ذهن صورت می­گیرد به نوعی خام و نپخته و نسجیده است.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید