خانواده

از خانواده مدرن به خانواده سنتی

از خانواده مدرن به خانواده سنتی - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

خا‌نواده در حال تغییر از سنتی به مدرن و از گسترده به هسته‌ای است. بسیاری از کارکرد‌های خانواده نیز درحال کمرنگ شدن یا از دست رفتن است، از قبیل: کارکردهای اقتصادی، آموزش دینی، فرهنگی، تولیدی، مهارت‌های شغلی و غیره، که بیشتر خانواده ­ها این توانائی­ها را از دست داده­ اند. مهمترین تغییری که به کانون خانواده آسیب وارد می­کند، تغییر در مناسبات و روابط است؛ چه روابط درون خانواده و چه بیرون خانواده از قبیل روابط والدین باهم، رابطه با فرزندان و… نوع ارتباط خانواده با جامعه. چنین تغییراتی باید جدی گرفته شود.

شیوه‌های همسرگزینی تغییرکرده است: در جوامع سنتی، پدر و مادر برای فرزندانشان همسر انتخاب می‌کردند، ولی امروزه حق جوانان در انتخاب همسر، بسیار زیاد شده و دیگران در این میان چندان نقشی ندارند، یعنی ازدواج به یک امر فردی تبدیل شده است. مناسبات زن و شوهر هم تغییر کرده است: که مهمترین آن، اختلاط نقش زن و مرد است؛ در خانواده‌های سنتی نقش‌ها تفکیک شده‌اند ولی در خانواده مدرن برعکس شده؛ این تغییر به سمت برابری نقش‌ها پیش می‌رود و این درحالی است که افراد در یک خانواده از لحاظ شرایط جسمانی و روحی و جایگاه‌ با هم تمایز دارند و این تفاوت­ها سبب می‌شود که نقش آن­ها نیز با هم یکی و برابر نباشد.

در خانواده سنتی فرزندان دو ویژگی مهم داشتند: حرف­ شنوی و صالح بودن، اما نظام تربیتی غرب به جای فرزند مطیع، یک فرزند مستقل را پرورش می‌دهد، و جامعه ما هم به سمت فرزندسالاری گرایش پیدا است.

افزایش تعارض و تقابل بین والدین و فرزندان: در روابط خواهر و برادر هم نوعی جدال و رقابت به وجود آمده؛ که در خانواده سنتی بی­معنی بود و روابط بر محور گذشت و محبت قرار داشت.

اغلب خانواده ­ها، از یک­ طرف هنوز گرفتار بعضی سنت­ های غلط گذشته مانند؛ بی­ عدالتی و ظلم به زنان بوده و از سوی دیگر آموزه­ های نادرست مدرن مانند؛ انکار تفاوت­های جنسیتی، اختلاط نقش ­ها، فرد گرایی و اصالت لذت­ های دنيايي و… ثبات و حتی کیان آن­ها را به خطر انداخته و آسیب­ های جدی به ساختار خانواده­ ایرانی وارد آورده است، یعنی از خانواده مدرن به خانواده سنتی.

پدیده­ صنعتی شدن از طریق رشد فردگرایی، شهرنشینی، افزایش حقوق زنان، وارد کردن زنان به فعالیت­ های تولیدی و اجتماعی خارج از خانه، حق طلاق، تقویت استقلال اقتصادی افراد، کاهش بردباری اعضای خانواده نسبت به هم، خشونت خانوادگی، مهاجرت به شهر، کاهش نفوذ مرد در خانواده و عواملی دیگر، بر وضعیت سنتی نهاد خانواده تاثیر گذاشت.

در واقع جامعه­ صنعتی ضمن حل بسیاری از تضادهای جوامع ماقبل خود، موجب بروز تنش­ های جدیدی شد که عملکرد و تاثیر آن­ها در حفظ خانواده، منفی بوده است. درحقیقت از طریق خانواده های جدید مجموعه­ ای از ارزش­های غربی و بیگانه و ضد ارزش­ های داخلی، به عنوان ارزش­ های برتر و معتبر بر جامعه حاکم شده که زمینه را برای از خود بیگانه شدن، بریدن از اجتماع و انهدام فراهم می­کند.

اگر خانواده­ سنتی ادامه ­دهنده­ سنت­های پیوند دهنده­ انسان و اجتماع بود، خانواده های جدید اغلب محل گسستن پیوند انسان با محیط اجتماعی و طبیعی­ اش می­باشد، یعنی اساسی ­ترین وظیفه­ خانواده جدید ایجاد بریدگی و انقطاع فرهنگی شده و نسلی را تحویل جامعه می­دهد که غالبا بریده از فرهنگ و ناآگاه از مذهب، آینده ­ای مبهم دارند. این امر، درد بی­ درمانی است که تمام جوامع بشری با آن مواجه یا شدیداً بدان مبتلا هستند و گاه انسان­هایی تحویل بشر می­دهند که در ابتکار عمل و خلاقیت با وجود تحصیلات عالیه، با بی­سوادها فرقی ندارند، چون فعالیت­شان در چارچوب سلسله روابطی خاص تعریف شده، ازاین­رو به آن­ها اجازه عمل در میدانی مبهم و ناشناخته نمی­دهد.

ظهور خانواده جدید ناشی از تغییرات پدید آمده در شرایط اجتماعی یک قرن اخیر به­ ویژه ۵۰ سال گذشته است. از نتایج این تحول می­توان انتقال نقش­ های اقتصادی، حفاظتی، آموزشی، تفریحی از بطن خانواده به جامعه را نام برد. انتقال کارکردهای خانواده، به ­­­شکلی روزافزون در حال تکامل است، از طرفی دیگر تغییر نقش خانواده از تولیدی به مصرفی، زوال تدریجی خانواده­ سنتی را به­ دنبال دارد. ورود زنان در امور اجتماعی (اشتغال) نیز مزید بر علت ­شده.

بشر برای گریز از بعضی ضعف­ های خانواده­ سنتی، ساختارهای خانواده­ مدرن را انتخاب کرده و درمان دردهایش را از آن طلب مي­كند درحالی­که همین ساختارها، بحران خانواده در غرب را ایجاد کرده است. کاهش تمایل به تشکیل خانواده، عمرکوتاه ازدواج، روابط نامشروع، افزایش فرزندان با پدرانی نامعلوم، خانواده ­های تک والدی، ناسازگاری عاطفی فرزندان با والدین، نمونه­ هایی از بحران­های امروز خانواده است.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید

2 دیدگاه